واعظی بشوم

واعظی بشوم...
لابلای وعظ هایم گریزی به سیاست و گازی به تاریخ بزنم ... !
مثلا از پرتغالی ها در خلیج فارس بگویم
و یاد گونه هایت کنم
و لابلای همین ها روی خاطره هایمان غلت بزنم !
یا از انگلیسی ها و استثمار و چه میدانم استعمار بگویم و چشمهایت...!
از شمال کشور و روس و قزلباش بگویم
و حمله های پی در پی
و سرفه ای پشت میکروفن
و مثلا کشور من و مهاجم تو و سلاح عشق و ...!
خلاصه ته داستان را ختم کنم
که مثلا قصد داشتم از دشمن بگویم
ولی موعظین صلوات که عنایت کردند
روی پایم بزنم که دشمن اگر تورا میدید
همان روز اول یا خود قافیه را میباخت
یا فاتحه ی ما را با روسری گشودن از تو میخواند!
بله بانو ، تاریخ را هم آشفته میکردی اگر زودتر می آمدی!

#جواد_خورسندمقدم
دیدگاه ها (۱)

مهربانم ..آیا دیده اے بچه ای را که مادرش دیر کرده وهنوز نیا...

درست مثل آن که جنازه ی کارگران معدن را از خاک بیرون بکشی تا ...

چراغ قرمز شد ...راننده صدای رادیو را کم کرد ...بی حوصله سر چ...

منتظرم....شبیه یک آهنگ غمگین قدیمیدر آرشیو رادیوزنگ بزنبگو ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط