ماشین زمان
ماشین زمان
پارت اول
__
&کیم ا.ت
ات:حاظر
&پارک سوهی
@حاظر
&جئون ایان
#حاظر
&خب بچه ها درس امروز در مورد سلسله سوم خاندان مین هست ...کی میتونه توضیحی کوچیکی بده تا بریم و یه وسیله خفن بهتون نشون بدم
همه:...
&هیچکس؟!...خب بزارید اپن وسیله خفن رو بهتون نشون بدم ...
معلم یه دستگاه رو از روی زمین برداشت و روی میز گذاشت ...
&این یه ماشین زمان هست ...در سال های دور یه فرد کره ای این رو ساخت ولی کار نکرد ... ولی...باز هم نکاتی در موردش گفته شده که باید دقت کنید ...کسی که این رو اختراع کرده گفته هیچیز این ماشین قابل پیش بینی نیست پس...نباید دست زد به ماشین ...
معلم کلی توضیح دیگه داد و زنگ خورد و همه رفتند ...
ویو ات
وسایلم رو جمع میکردم کیفم رو گذاشتم رو دوشم و از کلاس اومدم بیرون ...چقدر زود مدرسه خالی شد ...از کنار آزمایشگاه رد شدم که صدایی شنیدم ...میخواستم رد بشم و برم ولی ...دوباره اون صدا اومد پس وارد آزمایشگاه شدم ...هیچکس نبود ...اون ماشین زمان رو اونجا دیدم رفتم سمتش ...معلم گفته بود نباید بهش. دست زد ...ولی این که کار نمیکنه پس همینجوری همه دکمه ها رو زدم ...
ات:گفتم کار نمیکنه ...
بدون اهمیت برگشتم برم که نوری از پشتم ظاهر شد برگشتم که ...
دوره چوسان قدیم *
از رو تشک بلند شد
ات؛آهه ...خدارو شکر همش خواب بود...یه دقیقه فکر کردم کار کرد
دستش. رو روی صورتش گذاشت و نفس عمیقی کشید ...
همون موقع صدای باز شدن در رو شنید دو نفر اومدن داخل
@بانوی من ...بانوی من به هوش اومدید
سرش رو بالا گرفت...به اطرافش نگاه کرد...ی،یعنی واقعا کار کرده بود؟!...نگاهی به اون زن پیر و دختر جوان کنارش کرد
+ب،بانوی من ؟!...من کجام ؟!
@بانوی من شما فراموشی گرفتید ؟!(بغض)
ات:اصلا مگه چیزی یادم بود که بخوام فراموش کنم ....(آروم)
در باز شد و یه پسره اومد داخل...چه پسره جذابی ...
&بانوی من خوب هستید؟؟
ات:تو ...
&محافظ سلطنتی شما کیم سوکجین هستم ...
ات:ب،بقیه برید بیرون
@بانوی من
ات:برو بیرون
اون دو نفر رفتند ...
ات:ت،تو دهنت رو میتونی نگه داری؟!
&یعنی چی؟!
ات:میتونی راز نگه دار باشی ؟؟
&بله بانوی من
ات:م،من از آینده اومدم ...کمک کن برم از اینجا
همین که این حرف رو زدم زد زیر خنده
&بانوی من دیوانه شدید ؟!
آت:بس کن ...
یکم روی تشک خزید و به جین نزدیک شد
ات:من فراموشی گرفتم ...برام توضیح میدی ؟!
ادامه کامنت!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#fake#YOONGI
پارت اول
__
&کیم ا.ت
ات:حاظر
&پارک سوهی
@حاظر
&جئون ایان
#حاظر
&خب بچه ها درس امروز در مورد سلسله سوم خاندان مین هست ...کی میتونه توضیحی کوچیکی بده تا بریم و یه وسیله خفن بهتون نشون بدم
همه:...
&هیچکس؟!...خب بزارید اپن وسیله خفن رو بهتون نشون بدم ...
معلم یه دستگاه رو از روی زمین برداشت و روی میز گذاشت ...
&این یه ماشین زمان هست ...در سال های دور یه فرد کره ای این رو ساخت ولی کار نکرد ... ولی...باز هم نکاتی در موردش گفته شده که باید دقت کنید ...کسی که این رو اختراع کرده گفته هیچیز این ماشین قابل پیش بینی نیست پس...نباید دست زد به ماشین ...
معلم کلی توضیح دیگه داد و زنگ خورد و همه رفتند ...
ویو ات
وسایلم رو جمع میکردم کیفم رو گذاشتم رو دوشم و از کلاس اومدم بیرون ...چقدر زود مدرسه خالی شد ...از کنار آزمایشگاه رد شدم که صدایی شنیدم ...میخواستم رد بشم و برم ولی ...دوباره اون صدا اومد پس وارد آزمایشگاه شدم ...هیچکس نبود ...اون ماشین زمان رو اونجا دیدم رفتم سمتش ...معلم گفته بود نباید بهش. دست زد ...ولی این که کار نمیکنه پس همینجوری همه دکمه ها رو زدم ...
ات:گفتم کار نمیکنه ...
بدون اهمیت برگشتم برم که نوری از پشتم ظاهر شد برگشتم که ...
دوره چوسان قدیم *
از رو تشک بلند شد
ات؛آهه ...خدارو شکر همش خواب بود...یه دقیقه فکر کردم کار کرد
دستش. رو روی صورتش گذاشت و نفس عمیقی کشید ...
همون موقع صدای باز شدن در رو شنید دو نفر اومدن داخل
@بانوی من ...بانوی من به هوش اومدید
سرش رو بالا گرفت...به اطرافش نگاه کرد...ی،یعنی واقعا کار کرده بود؟!...نگاهی به اون زن پیر و دختر جوان کنارش کرد
+ب،بانوی من ؟!...من کجام ؟!
@بانوی من شما فراموشی گرفتید ؟!(بغض)
ات:اصلا مگه چیزی یادم بود که بخوام فراموش کنم ....(آروم)
در باز شد و یه پسره اومد داخل...چه پسره جذابی ...
&بانوی من خوب هستید؟؟
ات:تو ...
&محافظ سلطنتی شما کیم سوکجین هستم ...
ات:ب،بقیه برید بیرون
@بانوی من
ات:برو بیرون
اون دو نفر رفتند ...
ات:ت،تو دهنت رو میتونی نگه داری؟!
&یعنی چی؟!
ات:میتونی راز نگه دار باشی ؟؟
&بله بانوی من
ات:م،من از آینده اومدم ...کمک کن برم از اینجا
همین که این حرف رو زدم زد زیر خنده
&بانوی من دیوانه شدید ؟!
آت:بس کن ...
یکم روی تشک خزید و به جین نزدیک شد
ات:من فراموشی گرفتم ...برام توضیح میدی ؟!
ادامه کامنت!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#fake#YOONGI
۱۵.۷k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.