آدمی در آغوش خدا غمی نداشت پیش خدا حسرت هیچ بیش و کمی نداشت دل از خدا برید و در زمین نشست صد بار عاشق شد و دلش شکست. به هر طرف ن,گاه کرد راهش بسته بود یادش آمد یک روز دل خدا را شکسته بود