من تو را زیستم

.

من ، تو را زیستم
شبتاب دوردست!
رها کردم
تا ریزش نور، شب را بر رفتارم بلغزاند
بیداری‌ام سر بسته ماند :
من خوابگرد راه تماشا بودم
و همیشه
من ماندم و تاریک ...

#سهراب_سپهری
#شبتون_بکام_دل
@amirali_5713
دیدگاه ها (۰)

عشق است که وارسته ز نقصان و کمال استعشق است که آسوده زهجران ...

دنیا گذرگاهی ست.صد سال اگر جان را بفرساییصد قرن اگر آن را بپ...

او رفـت و‌ صبر رفـت و‌ تحمل تمام شداز هـم گُسست، سلسلـه ‌ی ا...

عکسنوشته

Revenge or love ? Part 4 سیاهی مطلق . تنها چیزیه که ازش نمی...

ادامه....

قهوه تلخ پارت ۴۲به خونه رسیدیم، پیاده شدم. همون خونه قدیمی ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط