تو هم به فکر منی حاضرم قسم بخورم

تو هم به فکر منی حاضرم قسم بخورم
همین زمان علنی حاضرم قسم بخورم
 
به شوق وصل تو هر روز روزه میگیرم
و با چنین دهنی حاضرم قسم بخورم
 
که مثل من تو هم از این فراق دلتنگی
به فکر آمدنی حاضرم قسم بخورم
 
سکوت میکنی اما در انتهای سکوت
لبالب از سخنی حاضرم قسم بخورم
 
دلت بهانه و جمعی به فکر صید تو اند
برای اینکه زنی حاضرم قسم بخورم
 
از این غزل خوشت آمد و مانده ای که از آن
چگونه دل بکنی حاضرم قسم بخورم
دیدگاه ها (۵)

هر شب یکی دو شعر برایت سروده امانگار بی خیالِ تو هرگز نبوده ...

دکترم تجویز کرده شعردرمانی کنمروبروی چشمهای تو غزلخوانی کنمش...

شبی بهانه ی من شو برای بیدارینگو! دوباره برایم بهانه ای داری...

در دنیای امروز : فقر آتشی است که خوبیها را می سوزاند و ثرو...

P⁶شاهزاده حمایتش را اعلام کرده و موازنه قوا تغییر کرده است. ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط