یک دانشجوی مهندسی عاشق سینه چاک دختر همکلاسیش بود بالاخر

یک دانشجوی مهندسی عاشق سینه چاک دختر همکلاسیش بود. بالاخره یک روزی به خودش جرات داد و به دختر راز دلش رو گفت و از دختره خواستگاری کرد اما دختر خانوم داستان ما عصبانی شد و درخواست پسر رو رد کرد. بعدم پسر رو تهدید کرد که اگر دوباره براش مزاحمت ایجاد کنه، به حراست میگه. روزها ازپی هم گذشت و دختره واسه امتحان از پسر داستان ما یک جزوه قرض گرفت و داخلش نوشت " من هم تو رو دوست دارم، من رو ببخش اگر اون روز رنجوندمت "اگر منو بخشیدی بیا و باهام صحبت کن و دیگه ترکم نکن. ولی پسر دانشجو هیچوقت دیگه باهاش حرف نزد. چهار سال آزگار کذشت و هر دو فارغ التحصیل شدند. اما پسر دیگه طرف دختره نرفت!!
.
.









نتیجه اخلاقی این ماجرا. پسرهای مهندسی هیچوقت لای کتاب ها و جزوه هاشون رو باز نمیکنند!!!! خخخ
دیدگاه ها (۱)

آهای شما آقایونی که از پارک دوبل خانوما ایراد میگیرین ... ??...

دوستان توشب31شهریور ☜تمام دانشجویان ودانش آموزان عزیز↙↗ ...

گُـــــــــــرگ بـــــاش ... ...

دوست داشتم از روزایی که مشهد بودم براتون بگم بخندیم.. ولی...

*پارت اول*رینا بچه طلاق بود و تا 6 سالگیش هر روز شاهد دعوای ...

وقتی تو فن ساین یه دختر لز میاد و.....امروز قرار بود از ساعت...

زور و عشق پارت ۱۵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط