ادامه ی سناریو
ادامه ی سناریو
وقتی با بچتون رو تخت کشتی میگیرید
جیمین:(داشت با تلفن حرف میزد که صدای جیغ آ.ت و بچتون در می د وقتی تلفنش تموم میشه میاد سمت اتاق درو باز میکنه و میگه)
جیمین:شما دو تا موچی باز دارین چیکار میکنین که صداتون تا پایین می آد
بچتون:دارم با مامان کشتی میگیرم
جیمین:یه ترفند به تو یاد بدم
بچتون:اوهوم
جیمین:موقع کشتی گرفتن مامانو قلقلک بده تا زود تسلیم شه
ا.ت:یا جیمین این چیه به بچه یاد میدی
(که بچتون شروع میکنه به قلقلک دادنت می کنه که جیمین هم اضافه میشه بعد ات هر دو شونو کنار می زنی و تو و جیمین شروع به قلقلک دادن بچتون میکنید)
تهیونگ:( داشت با یونتان بازی می کرد که صداتون رو از بالا شنید و با یونتان به سمت اتاق اومد در رو باز کرد و گفت)
تهیونگ:این کشتی ضرب و شتم های محکم نداره که؟
ا.ت و بچتون:معلومه که نه
تهیونگ:پس بازیکنان کیم تهیونگ و یونتان نیز به بازی اضافه میشوند.
( و چهار تایی کشتی گرفتین. که تهش یونتان لباس همتونو گاز گرفته بود و بعضی از جاهاش پاره شده بود.)
جونگکوک:(داشت گیم میزد که با صدای شما تلویزیون رو خاموش می کنه و به سمت اتاق می آد و در و باز میکنه و میگه)
کوک:به به داشتین کشتی می گرفتین
بچتون:الان هم داریم میگیریم
کوک:اگه یه بوکسور حرفه ای به جمعتون اضافه بشه اشکالی داره؟
ا.ت:حرفه ای؟
کوک:پس چی معلومه که حرفه ای
ا.ت:من که باور نمی کنم(برای اذیت کردن کوک)
کوک:پس یه کاری میکنم باور کنی و عضله هاشو نشون میده و میگه به شما ثابت شد؟
ا.ت و بچتون با هم:بله
کوک:پس من هم میام
بچتون و ا.ت:بیا
لایک و حمایت یادتون نره خوشگلا🌺
وقتی با بچتون رو تخت کشتی میگیرید
جیمین:(داشت با تلفن حرف میزد که صدای جیغ آ.ت و بچتون در می د وقتی تلفنش تموم میشه میاد سمت اتاق درو باز میکنه و میگه)
جیمین:شما دو تا موچی باز دارین چیکار میکنین که صداتون تا پایین می آد
بچتون:دارم با مامان کشتی میگیرم
جیمین:یه ترفند به تو یاد بدم
بچتون:اوهوم
جیمین:موقع کشتی گرفتن مامانو قلقلک بده تا زود تسلیم شه
ا.ت:یا جیمین این چیه به بچه یاد میدی
(که بچتون شروع میکنه به قلقلک دادنت می کنه که جیمین هم اضافه میشه بعد ات هر دو شونو کنار می زنی و تو و جیمین شروع به قلقلک دادن بچتون میکنید)
تهیونگ:( داشت با یونتان بازی می کرد که صداتون رو از بالا شنید و با یونتان به سمت اتاق اومد در رو باز کرد و گفت)
تهیونگ:این کشتی ضرب و شتم های محکم نداره که؟
ا.ت و بچتون:معلومه که نه
تهیونگ:پس بازیکنان کیم تهیونگ و یونتان نیز به بازی اضافه میشوند.
( و چهار تایی کشتی گرفتین. که تهش یونتان لباس همتونو گاز گرفته بود و بعضی از جاهاش پاره شده بود.)
جونگکوک:(داشت گیم میزد که با صدای شما تلویزیون رو خاموش می کنه و به سمت اتاق می آد و در و باز میکنه و میگه)
کوک:به به داشتین کشتی می گرفتین
بچتون:الان هم داریم میگیریم
کوک:اگه یه بوکسور حرفه ای به جمعتون اضافه بشه اشکالی داره؟
ا.ت:حرفه ای؟
کوک:پس چی معلومه که حرفه ای
ا.ت:من که باور نمی کنم(برای اذیت کردن کوک)
کوک:پس یه کاری میکنم باور کنی و عضله هاشو نشون میده و میگه به شما ثابت شد؟
ا.ت و بچتون با هم:بله
کوک:پس من هم میام
بچتون و ا.ت:بیا
لایک و حمایت یادتون نره خوشگلا🌺
۱۶.۱k
۳۰ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.