سناریو بی تی اس
سناریو بی تی اس
وقتی عضو هشتمی از تو بدش می اومد اما الان عاشقت شده اما تو به خاطر رفتارشون باهاش سردی
جیمین:(سر دنس پرکتیس خودت جیمین قرار بود بهت دنس یاد بده سر دنس پات بد پیچ می خوره. میوفتی زمین با داد میاد سمتت و بهت میگه)
جیمین:چرا حواست نیست؟(با داد)
ا.ت:خیله خب داد نزن تو تا حالا پات پیچ نخورده سر دنس(سرد و خشن با داد)
جیمین:ولی تو خیلی زمین می افتی اصلا حواست نیست.
ا.ت:بس کن بیا بریم سر بقیه ی دنس
(به زور سعی میکنه وایسته که می افته جیمین میاد و بلندش میکنه)
جیمین:تو که نمی تونی با این پا برقصی
ا.ت:می تونم مگه نشنیدی خواستن توانستن است
جیمین:پس خواستن توانستن است آره
(ا.ت رو ، رو کولش میندازه و به سمت اتاق خودش میره.
ا.ت:هی ولم کن کجا داری منو می بری؟
(جیمین هیچی نمیگه و وقتی به اتاقش رسید و ا.ت رو ،رو مبل گذاشت و رو مبل خوابوند و یه بوس ر پیشونیت گذاشت و اومد کنارت نشست و پاهاتو ماساژ می داد)
ا.ت:چی شده؟ آفتاب از کدوم طرف در اومده که پارک جیمین با من مهربون شده؟
جیمین:چون من تو رو می خوام و برای به دست آوردنت هر کاری میکنم
ا.ت:هه نه بابا تو که همش سرم داد میزنی الان عاش.قم شدی؟
جیمین:آره می خوای بهت ثابت کنم؟
ا.ت:بله ثابت کن
(جیمین داره پیرهنش رو در می آره که ا.ت میگه)
ا.ت:چیکار میکنی؟
(جیمین وقتی پیرهنش رو در آورد اسم ا.ت رو روی قلبش تت.و کرده بود)
جیمین:بهت ثابت شد؟
ا.ت:پس چرا سرم داد می زنی؟
جیمین:اگه پرنسس من بشی قول می دم اجازه ندن هیچکس اذیتت کنه. منم که از دیروز باهات خوب بودم بعدش تو افتادی زمین اعصابم خورد شد فکر کردم اتفاقی برات افتاده باشه از سر نگرانی سرت داد زدم
ا.ت:خیله خب ولی قول بده همیشه پیشم بمونی و دیگه سرم داد نزنی
جیمین:قول می دم پرنسسم
امیدوارم خوشتون بیاد حمایت و لایک یادتون نره🥺❤
ورژن تهیونگ و کوک رو فردا میزارم کیوتا💜
وقتی عضو هشتمی از تو بدش می اومد اما الان عاشقت شده اما تو به خاطر رفتارشون باهاش سردی
جیمین:(سر دنس پرکتیس خودت جیمین قرار بود بهت دنس یاد بده سر دنس پات بد پیچ می خوره. میوفتی زمین با داد میاد سمتت و بهت میگه)
جیمین:چرا حواست نیست؟(با داد)
ا.ت:خیله خب داد نزن تو تا حالا پات پیچ نخورده سر دنس(سرد و خشن با داد)
جیمین:ولی تو خیلی زمین می افتی اصلا حواست نیست.
ا.ت:بس کن بیا بریم سر بقیه ی دنس
(به زور سعی میکنه وایسته که می افته جیمین میاد و بلندش میکنه)
جیمین:تو که نمی تونی با این پا برقصی
ا.ت:می تونم مگه نشنیدی خواستن توانستن است
جیمین:پس خواستن توانستن است آره
(ا.ت رو ، رو کولش میندازه و به سمت اتاق خودش میره.
ا.ت:هی ولم کن کجا داری منو می بری؟
(جیمین هیچی نمیگه و وقتی به اتاقش رسید و ا.ت رو ،رو مبل گذاشت و رو مبل خوابوند و یه بوس ر پیشونیت گذاشت و اومد کنارت نشست و پاهاتو ماساژ می داد)
ا.ت:چی شده؟ آفتاب از کدوم طرف در اومده که پارک جیمین با من مهربون شده؟
جیمین:چون من تو رو می خوام و برای به دست آوردنت هر کاری میکنم
ا.ت:هه نه بابا تو که همش سرم داد میزنی الان عاش.قم شدی؟
جیمین:آره می خوای بهت ثابت کنم؟
ا.ت:بله ثابت کن
(جیمین داره پیرهنش رو در می آره که ا.ت میگه)
ا.ت:چیکار میکنی؟
(جیمین وقتی پیرهنش رو در آورد اسم ا.ت رو روی قلبش تت.و کرده بود)
جیمین:بهت ثابت شد؟
ا.ت:پس چرا سرم داد می زنی؟
جیمین:اگه پرنسس من بشی قول می دم اجازه ندن هیچکس اذیتت کنه. منم که از دیروز باهات خوب بودم بعدش تو افتادی زمین اعصابم خورد شد فکر کردم اتفاقی برات افتاده باشه از سر نگرانی سرت داد زدم
ا.ت:خیله خب ولی قول بده همیشه پیشم بمونی و دیگه سرم داد نزنی
جیمین:قول می دم پرنسسم
امیدوارم خوشتون بیاد حمایت و لایک یادتون نره🥺❤
ورژن تهیونگ و کوک رو فردا میزارم کیوتا💜
۱۶.۵k
۳۰ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.