تکپارتی
#تکپارتی
#درخواستی
#چانگبین
وقتی بدنت........
یه مدتشده بود که کرمت رو خالی نکرده بودیو چه زمانی بهتر از این؟
ساعت حدودا ۹ شب بود. چانگبین هنوز خونه نیومده بودو توهم داشتی نقشه شومت رو میکشیدی!
و با توجه به اینکه پریود بودی خیلی راحت میتونستی از زیر مسئله در بری!
با باز شدن درخونه سرت روبه بالا چرخید
_سلام عسلم
+ سلام چاگیی
به سمتش رفتی تا بقلش کنی. درحالت عادی پایین تنتو کمی فاصله میدادی که معذب نشه.. ولی امروز باید یه کار دیگه میکردی! پایین تنتو با شتاب بهس کوبوندی و خودتم متوجه بلند شدنش شدی و خنده ای از سر شیطنت سر دادی
.
.
.
.
.
.
چند ساعت گذشته بود و قشنگ تاثیر کاری که کرده بودی رو میتونستی ببینی. قطعا برنامه های بیشتری توی ذهنت داشتی و فکر نمیکردی با یه بغل انقدر ه*رنیش کنی!
برای اینکه نقشتوکامل تر کنی به سمتش رفتی و روی پاهاش دقیقا روی همون نشستی. و با نوازش های مداوم روی پک هاش، حرفات رو شروع کردی
+ چاگی...چرا انقدر مضطربی؟
_*با کنایه* یعنی خودت نمیدونی
+ فکر نمیکردم انقدر زود ت*حریک شی بیب * فشارت رو روی موزش🍌 بیشتر کردی*
_ و میدونی نتیجش چیه دیگه؟
توی یه حرکت رو ت خیمه زد یه با حرفت یک لحظه اخماش توهم رفت
+ پریودم!
_ یعنی فکر کردی با این حرفت میتونی منو از کاری که میخوام بکنم منصرف کنی؟
+ * به تته پته افتاده بودی* آخه.....ن..نمیشه...ت..تو...این وضعیت...درد دارم!
_ عزیزم تا دهن و دستات هستن چرا بریم سراغ پایین تنه؟
.
.
.
.
.
.
اسمات میخوای؟ بخواه
#درخواستی
#چانگبین
وقتی بدنت........
یه مدتشده بود که کرمت رو خالی نکرده بودیو چه زمانی بهتر از این؟
ساعت حدودا ۹ شب بود. چانگبین هنوز خونه نیومده بودو توهم داشتی نقشه شومت رو میکشیدی!
و با توجه به اینکه پریود بودی خیلی راحت میتونستی از زیر مسئله در بری!
با باز شدن درخونه سرت روبه بالا چرخید
_سلام عسلم
+ سلام چاگیی
به سمتش رفتی تا بقلش کنی. درحالت عادی پایین تنتو کمی فاصله میدادی که معذب نشه.. ولی امروز باید یه کار دیگه میکردی! پایین تنتو با شتاب بهس کوبوندی و خودتم متوجه بلند شدنش شدی و خنده ای از سر شیطنت سر دادی
.
.
.
.
.
.
چند ساعت گذشته بود و قشنگ تاثیر کاری که کرده بودی رو میتونستی ببینی. قطعا برنامه های بیشتری توی ذهنت داشتی و فکر نمیکردی با یه بغل انقدر ه*رنیش کنی!
برای اینکه نقشتوکامل تر کنی به سمتش رفتی و روی پاهاش دقیقا روی همون نشستی. و با نوازش های مداوم روی پک هاش، حرفات رو شروع کردی
+ چاگی...چرا انقدر مضطربی؟
_*با کنایه* یعنی خودت نمیدونی
+ فکر نمیکردم انقدر زود ت*حریک شی بیب * فشارت رو روی موزش🍌 بیشتر کردی*
_ و میدونی نتیجش چیه دیگه؟
توی یه حرکت رو ت خیمه زد یه با حرفت یک لحظه اخماش توهم رفت
+ پریودم!
_ یعنی فکر کردی با این حرفت میتونی منو از کاری که میخوام بکنم منصرف کنی؟
+ * به تته پته افتاده بودی* آخه.....ن..نمیشه...ت..تو...این وضعیت...درد دارم!
_ عزیزم تا دهن و دستات هستن چرا بریم سراغ پایین تنه؟
.
.
.
.
.
.
اسمات میخوای؟ بخواه
۱۴.۸k
۱۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.