گفتم که دلتنگم بیا ای آنکه درمان منی


گفتم کـه دلتنگم بیـا ای آنکه درمان منی
گفتی کنارم هستی وهمواره در جان منی
گفتم نمانـده در دلم شوری دگر از عاشقی
گفتی اگر لیلی شوم،مجنون و حیران منی
گفتم مرا بـا بوسه ای از عشق مهمانم نما
گفتی همیشه یک بغل از بوسه مهمان منی
گفتم کـه دیگر بعد تو نوری ندارد محفلم
گفتی که شمع روشن هر جمع پنهان منی

#ستایش_قلب_سربی
#دلنوشته #دلنوشته_های_من
#خاص #خاصترین
دیدگاه ها (۰)

دوست داشتن واقعی اونجاست که نه از سر نیازتنه از دردتنهایینه ...

هنوز خاطرت زیر باران نفس هایم را تازه می کندمی نویسم بارانتن...

❲زِندگیت‌کِه‌سَخت‌تَرشد‌‌دَستکِش‌هایِ‌بوکسِتو‌مُحکَم‌تر‌بِبَ...

غم بی حساب بود و کسی باورش نشدحالم خراب بود و کسی باورش نشدل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط