"لجبازی"
"لجبازی"
part:18
جیمین اومد تو
جیمین:خب بچه ها برنامه ها تون رو بیار...
که گوشی من زنگ خورد
ا.ت: خب اول برنامه ریزی من رو ببینید الان وقته خوراکیه
پفیلام رو در اوردم و خوردم
جیمین:خانوم کیم(جدی)
از دوباره گوشیم زنگ خورد
ا.ت:خب الان وقت فوتبال دیدنه
گوشیم رو به میز تکیه دادم و فوتبال گذاشتم
جوی و چند تا دیگه از پسرا هم داشتن از گوشیم یواشکی فوتبال رو نگاه میکردن
از دوباره گوشیم زنگ خورد
ا.ت:الان وقته خوابه
سرم رو گذاشتم رو میز که گفت:
جیمین:دیشب تو اب نمک خوابیدید
ا.ت:امم شاید
جیمین:پاشو گوشیت هم بده به من
ا.ت:ای بابا
گوشیم رو دادم دستش بعدش بچه ها رفتن و برنامه ریزی شون رو نشونش دادن
جیمین:خانوم کیم از شما ۲ نمره برای مسخره بازی تون کم میشه
ا.ت:باشه حالا چی بود
جیمین:فردا ازت انتقام میگیرم
ا.ت:باشه حالا بزار فردا شه باهم حرف میزنیم
جوی:(خنده)
جیمین :ساکت(بلند)
تو حیاط داشتیم با سوزی صحبت میکردیم
که یهو دلم درد گرفت
داشتم فکر میکردم که برای چی اینجوری شدم که...نههههه نباید این اتفاق بیوفته
لعنتی گوشیم ام دست اون جیمین بود
ا.ت:سوزی گوشیت رو میدی(استرس)
سوزی:آره بیا....اتفاقی افتاده
رفتم از تو گوشیش تقویم رو نگاه کردم
وایییی نه
ا.ت:واییی نه(گریه الکی)
سوزی:چیشده
ا.ت:امروز تاریخیه که پریود میشم
سوزی:اوه با خودت پد اوردی
ا.ت:نه یادم رفته
سوزی:بیا بریم تو کلاس بهت بدم
ا.ت:بریم(ناراحت)
از سوزی یه پد گرفتم و رفتم دستشویی کار های لازم رو کردم
سوزی:بیا بریم کلاس ادبیات الان شروع میشه
ا.ت:اوکی ولی میدونی خوبه که این زنگ با جیمین نیستیم و استادمون زنه اون وقت میتونم بهش بگم که زیاد امروز از من کار نکشه
سوزی:اوهوم ولی جدی زنگش آقای پارک خیلی عصبی شده بود
ا.ت:اوهوم
ادامه دارد.....
شرط
لایک:۳۲
بچه ها براتون یه سورپرایز خفن دارم
#بی_تی_اس #نامجون #جین #شوگا #یونگی #آگوست_دي #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #کیپاپ #کیدراما
part:18
جیمین اومد تو
جیمین:خب بچه ها برنامه ها تون رو بیار...
که گوشی من زنگ خورد
ا.ت: خب اول برنامه ریزی من رو ببینید الان وقته خوراکیه
پفیلام رو در اوردم و خوردم
جیمین:خانوم کیم(جدی)
از دوباره گوشیم زنگ خورد
ا.ت:خب الان وقت فوتبال دیدنه
گوشیم رو به میز تکیه دادم و فوتبال گذاشتم
جوی و چند تا دیگه از پسرا هم داشتن از گوشیم یواشکی فوتبال رو نگاه میکردن
از دوباره گوشیم زنگ خورد
ا.ت:الان وقته خوابه
سرم رو گذاشتم رو میز که گفت:
جیمین:دیشب تو اب نمک خوابیدید
ا.ت:امم شاید
جیمین:پاشو گوشیت هم بده به من
ا.ت:ای بابا
گوشیم رو دادم دستش بعدش بچه ها رفتن و برنامه ریزی شون رو نشونش دادن
جیمین:خانوم کیم از شما ۲ نمره برای مسخره بازی تون کم میشه
ا.ت:باشه حالا چی بود
جیمین:فردا ازت انتقام میگیرم
ا.ت:باشه حالا بزار فردا شه باهم حرف میزنیم
جوی:(خنده)
جیمین :ساکت(بلند)
تو حیاط داشتیم با سوزی صحبت میکردیم
که یهو دلم درد گرفت
داشتم فکر میکردم که برای چی اینجوری شدم که...نههههه نباید این اتفاق بیوفته
لعنتی گوشیم ام دست اون جیمین بود
ا.ت:سوزی گوشیت رو میدی(استرس)
سوزی:آره بیا....اتفاقی افتاده
رفتم از تو گوشیش تقویم رو نگاه کردم
وایییی نه
ا.ت:واییی نه(گریه الکی)
سوزی:چیشده
ا.ت:امروز تاریخیه که پریود میشم
سوزی:اوه با خودت پد اوردی
ا.ت:نه یادم رفته
سوزی:بیا بریم تو کلاس بهت بدم
ا.ت:بریم(ناراحت)
از سوزی یه پد گرفتم و رفتم دستشویی کار های لازم رو کردم
سوزی:بیا بریم کلاس ادبیات الان شروع میشه
ا.ت:اوکی ولی میدونی خوبه که این زنگ با جیمین نیستیم و استادمون زنه اون وقت میتونم بهش بگم که زیاد امروز از من کار نکشه
سوزی:اوهوم ولی جدی زنگش آقای پارک خیلی عصبی شده بود
ا.ت:اوهوم
ادامه دارد.....
شرط
لایک:۳۲
بچه ها براتون یه سورپرایز خفن دارم
#بی_تی_اس #نامجون #جین #شوگا #یونگی #آگوست_دي #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #کیپاپ #کیدراما
۱۲.۶k
۱۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.