"لجبازی"
"لجبازی"
part:17
جیمین:ا.ت بهتگفتم خیلی کوتاهه الان همه دارن نگاهت میکنن
ا.ت:خب من چه میدونستم
جیمین:مجبوری به حرفم گوش کنی...
ا.ت:چه حرفی
جیمین:یکم صبر کن بچه
صندلیم رو کشید بغل صندلی خودش و منو نزدیک خودش کرد و دستش رو گذاشت پشت کمرم
منم خجالت زده شده بودم
جیمین:خجالت نکش گوجه فرنگی این تنها راهیه که سالم از اینجا برگردی
ا.ت:(خنده)
جیمین:راستي تو اولین بارته که میای بار درست میگم؟
ا.ت:اوهوم
جیمین:میخوای شراب بخوری یا ویسکی؟
ا.ت:ویسکی به نظرم بهتره
جیمین:ولی باعث میشه بیشتر مست بشی ها
ا.ت:برام مهم نیست
جیمین:باشه بخور
۲ ساعت بعد
ویو جیمین
ا.ت تو بغلم از خواب بیهوش شده بود
خیلی کیوت بود ولی در این حال جذاب
ولی حیف این اخلاقی که داره رو باید.....ولش کن جیهوپ میا رو برد خونشون فقط منو ا.ت ،مونده بودیم
آدرس خونشون رو میدونستم
پس بغلش کردم و گذاشتمش تو ماشین
تو راه بودیم که حس کردم داره حرف میزنه
ا.ت:آپا....تقسیر من......نبود(آروم)
جیمین:پاشو داری حزیون میگی
ا.ت:.......
نه تنها پا نشد
بدتر ساکت شد
ای بگم چی بشه
ماشین رو پارک کردم و رفتم تو ساختمون زنگ درشون رو زدم که مامانش وا کرد
م.ت:ا.ت مگه من بهت نگ....ا.تتتتتت چرا اینجوریه
جیمین:تو بار مست بود اوردمش اینجا
م.ت:ای دختره خیره سر...دست تون درد نکنه این دختر من خیلی سر به هواست
جیمین:خواهش میکنم من دیگه برم
م.ت:خداحافظ پسرم
ویو م.ت
گذاشتم رو مبل که دیدم بیدار شد
ا.ت:مامان....چرا دوتایی
م.ت:چی میگی
ا.ت:چرا سه تا شدی
م.ت:واییی ولش کن
یک هفته بعد
بعد از یک هفته رفتم تو کلاس که سوزی بهم حمله کرد
سوزی:زنیکه کجا بودی
ا.ت:اخراج شده بودم
سوزی:ایییی تف تو روحت
جیمین اومد تو که گفت:
جیمین:بعد از یک هفته سلام خانوم کیم
ا.ت:سلام(چپ چپ)
جیمین:خب بچه ها جدول برنامه ریزی تون رو درست کردید؟
بچه ها:بله
جیمین:بیارید بهم نشون بدید ببینم هر کی درست نکرده باشه بهش نمره منفی میدم
مرتیکه آخه من از کجا بدونم تو جدول میخوای....من یک هفته مدرسه نبودم اینم
که یهو فکر های شیطانی خورد تو مغز ام
یه لحظه جیمین رفت بیرون تلفن بزنه منم ۱۰ تا زنگ گزاشتم تو گوشیم
ادامه دارد...
شرط
لایک:۳۰
#بی_تی_اس #نامجون #جین #شوگا #یونگی #اگوست_دی #جیهوپ #هوسوک #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #کیپاپ #کیدراما
part:17
جیمین:ا.ت بهتگفتم خیلی کوتاهه الان همه دارن نگاهت میکنن
ا.ت:خب من چه میدونستم
جیمین:مجبوری به حرفم گوش کنی...
ا.ت:چه حرفی
جیمین:یکم صبر کن بچه
صندلیم رو کشید بغل صندلی خودش و منو نزدیک خودش کرد و دستش رو گذاشت پشت کمرم
منم خجالت زده شده بودم
جیمین:خجالت نکش گوجه فرنگی این تنها راهیه که سالم از اینجا برگردی
ا.ت:(خنده)
جیمین:راستي تو اولین بارته که میای بار درست میگم؟
ا.ت:اوهوم
جیمین:میخوای شراب بخوری یا ویسکی؟
ا.ت:ویسکی به نظرم بهتره
جیمین:ولی باعث میشه بیشتر مست بشی ها
ا.ت:برام مهم نیست
جیمین:باشه بخور
۲ ساعت بعد
ویو جیمین
ا.ت تو بغلم از خواب بیهوش شده بود
خیلی کیوت بود ولی در این حال جذاب
ولی حیف این اخلاقی که داره رو باید.....ولش کن جیهوپ میا رو برد خونشون فقط منو ا.ت ،مونده بودیم
آدرس خونشون رو میدونستم
پس بغلش کردم و گذاشتمش تو ماشین
تو راه بودیم که حس کردم داره حرف میزنه
ا.ت:آپا....تقسیر من......نبود(آروم)
جیمین:پاشو داری حزیون میگی
ا.ت:.......
نه تنها پا نشد
بدتر ساکت شد
ای بگم چی بشه
ماشین رو پارک کردم و رفتم تو ساختمون زنگ درشون رو زدم که مامانش وا کرد
م.ت:ا.ت مگه من بهت نگ....ا.تتتتتت چرا اینجوریه
جیمین:تو بار مست بود اوردمش اینجا
م.ت:ای دختره خیره سر...دست تون درد نکنه این دختر من خیلی سر به هواست
جیمین:خواهش میکنم من دیگه برم
م.ت:خداحافظ پسرم
ویو م.ت
گذاشتم رو مبل که دیدم بیدار شد
ا.ت:مامان....چرا دوتایی
م.ت:چی میگی
ا.ت:چرا سه تا شدی
م.ت:واییی ولش کن
یک هفته بعد
بعد از یک هفته رفتم تو کلاس که سوزی بهم حمله کرد
سوزی:زنیکه کجا بودی
ا.ت:اخراج شده بودم
سوزی:ایییی تف تو روحت
جیمین اومد تو که گفت:
جیمین:بعد از یک هفته سلام خانوم کیم
ا.ت:سلام(چپ چپ)
جیمین:خب بچه ها جدول برنامه ریزی تون رو درست کردید؟
بچه ها:بله
جیمین:بیارید بهم نشون بدید ببینم هر کی درست نکرده باشه بهش نمره منفی میدم
مرتیکه آخه من از کجا بدونم تو جدول میخوای....من یک هفته مدرسه نبودم اینم
که یهو فکر های شیطانی خورد تو مغز ام
یه لحظه جیمین رفت بیرون تلفن بزنه منم ۱۰ تا زنگ گزاشتم تو گوشیم
ادامه دارد...
شرط
لایک:۳۰
#بی_تی_اس #نامجون #جین #شوگا #یونگی #اگوست_دی #جیهوپ #هوسوک #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #کیپاپ #کیدراما
۹.۴k
۰۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.