یار گرفتهام بسی چون تو ندیدهام کسی

یار گرفته‌ام بسی چون تو ندیده‌ام کسی
شمع چنین نیامدست از در هیچ مجلسی

عادت بخت من نبود آن که تو یادم آوری
نقد چنین کم اوفتد خاصه به دست مفلسی

صحبت از این شریفتر صورت از این لطیفتر
دامن از این نظیفتر وصف تو چون کند کسی

خادمه سرای را گو در حجره بند کن
تا به سر حضور ما ره نبرد موسوسی

روز وصال دوستان دل نرود به بوستان
یا به گلی نگه کند یا به جمال نرگسی

گر بکشی کجا روم تن به قضا نهاده‌ام
سنگ جفای دوستان درد نمی‌کند بسی

قصه به هر که می‌برم فایده‌ای نمی‌دهد
مشکل درد عشق را حل نکند #مهندسی

این همه خار می‌خورد سعدی و بار می‌برد
جای دگر نمی‌رود هر که گرفت مونسی

#سعدی

ـــــــــــــــــــــــــــــــ

کسی به جز خودم
ای خوبِ من،
چه می‌داند

که از #تو،
از تو بریدن
چقدر دشوار است...

#محمد_سلمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــ

من و دل بریدن از تو؟
چه محال خنده داری!

#سیروس_عبدی

#امامزاده_صالح_ع
#تجریش
۷۸۶
دیدگاه ها (۴)

۷۸۷به نرده های پنجره نگاه کنکسی شهر رازندانی کرده است...#آرم...

۷۸۸آدم که دلش بگیرد،دردش را به کدام پنجره بگوید که دهانش پیش...

...می خواهم اعتراف کنم که پیش ترها، با قصد قبلی می رفتم #حرم...

سحر نسیم تو بود و #من و خیال #وصالخدا کند که نباشم در آرزوی ...

ترک گناه به خاطر امام زماننیمه های شب یک انسانی بلند می‌شود ...

ترک گناه به خاطر امام زماننیمه های شب یک انسانی بلند می‌شود ...

ترک گناه به خاطر امام زماننیمه های شب یک انسانی بلند می‌شود ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط