تا به حال شده جونتون رو برای نجات یک آدم به خطر بندازین ؟
تا به حال شده جونتون رو برای نجات یک آدم به خطر بندازین ؟
خطر در اینجا به معنی بریدن دست موقع میوه پوست کندن نیست
اینجا خطر به معنی چایی خیلی داغه نخور میسوزی نیست
اینجا خطر به معنی لیزخوردن روی زمین یخ بسته هم نیست .
اینجا خطر یعنی اینکه دیگه زنده موندن خودت هم تضمینی توش نیست ،
یعنی فداکاری ،
یعنی از خودت میگذری برای کس دیگه .
از خودگذشتگی اینجا به معنی دادن قاچ آخر اون کیک خوشمزه به رفیقت نیست
به معنی پاس دادن یه موقعیت تک به تک با دروازه به هم تیمیت هم نیست . اینجا از خودگذشتگی یعنی که خودت از بین میری ،
یعنی دیگه صبح فردا رو نمیبینی ،
یعنی دیگه آغوش یار رو نمیتونی تجربه کنی ،
یعنی بغل دختر کوچولوت رو دیگه نمیتونی داشته باشی ..
از خود گذشتگی یعنی حفظ یک انسان دیگه تو این دنیای لامروت به شرط نبودن و نیست شدن خودت ..
خود خودت .
تا به حال شده جونتون رو برای نجات یک آدم به خطر بندازین ؟
خطر یعنی یه سازه چند صد هزار تنی که اندازه یه آتشفشان داره توش گرما تولید میشه ، داره توش خفگی تولید میشه،
توش مرگ صدات میزنه ،
خطر یعنی بدون هیچ چشم داشتی ،
بدون هیچ معطلی بزنی به دل اون جهنم روبروت ،
بزنی به دل مرگ ،
فقط برای اینکه امشب از سر سفره ی یک خانواده کسی منها نشه ،
کسی کم نشه .
به این فکر میکنم تو روزگاری که آدم ها گرفتار وسوسه دنیا و فریبندگی بی نظیرش هستند ،
این قهرمان ها
این دل بزرگ ، این مناعت طبع ،
این از خودگذشتگی رو از کجا بدست آوردن ،
تو کدوم کوچه بازاری دنبالش گشتن ،
معرفت رو کی براشون معنی کرد که اینطوری به بزرگواریشون باید حسادت کنیم .
رسم روزگار تا بوده اینطور بوده
آدم ها بعد از مرگشون آهسته آهسته فراموش میشن ، همه آدم ها
اما قهرمان ها نه ،
قهرمان ها همیشه زنده میمونن ، حتی وقتی میمیرن
تو یادمون ، تو فکرمون ، تو قلبمون .
👤 پویان اوحدی
تقدیم به همه آتش نشان های قهرمانِ سرزمینم
به احترام شجاعت ، مردانگی و غیرت تان
🎨 mary.h
خطر در اینجا به معنی بریدن دست موقع میوه پوست کندن نیست
اینجا خطر به معنی چایی خیلی داغه نخور میسوزی نیست
اینجا خطر به معنی لیزخوردن روی زمین یخ بسته هم نیست .
اینجا خطر یعنی اینکه دیگه زنده موندن خودت هم تضمینی توش نیست ،
یعنی فداکاری ،
یعنی از خودت میگذری برای کس دیگه .
از خودگذشتگی اینجا به معنی دادن قاچ آخر اون کیک خوشمزه به رفیقت نیست
به معنی پاس دادن یه موقعیت تک به تک با دروازه به هم تیمیت هم نیست . اینجا از خودگذشتگی یعنی که خودت از بین میری ،
یعنی دیگه صبح فردا رو نمیبینی ،
یعنی دیگه آغوش یار رو نمیتونی تجربه کنی ،
یعنی بغل دختر کوچولوت رو دیگه نمیتونی داشته باشی ..
از خود گذشتگی یعنی حفظ یک انسان دیگه تو این دنیای لامروت به شرط نبودن و نیست شدن خودت ..
خود خودت .
تا به حال شده جونتون رو برای نجات یک آدم به خطر بندازین ؟
خطر یعنی یه سازه چند صد هزار تنی که اندازه یه آتشفشان داره توش گرما تولید میشه ، داره توش خفگی تولید میشه،
توش مرگ صدات میزنه ،
خطر یعنی بدون هیچ چشم داشتی ،
بدون هیچ معطلی بزنی به دل اون جهنم روبروت ،
بزنی به دل مرگ ،
فقط برای اینکه امشب از سر سفره ی یک خانواده کسی منها نشه ،
کسی کم نشه .
به این فکر میکنم تو روزگاری که آدم ها گرفتار وسوسه دنیا و فریبندگی بی نظیرش هستند ،
این قهرمان ها
این دل بزرگ ، این مناعت طبع ،
این از خودگذشتگی رو از کجا بدست آوردن ،
تو کدوم کوچه بازاری دنبالش گشتن ،
معرفت رو کی براشون معنی کرد که اینطوری به بزرگواریشون باید حسادت کنیم .
رسم روزگار تا بوده اینطور بوده
آدم ها بعد از مرگشون آهسته آهسته فراموش میشن ، همه آدم ها
اما قهرمان ها نه ،
قهرمان ها همیشه زنده میمونن ، حتی وقتی میمیرن
تو یادمون ، تو فکرمون ، تو قلبمون .
👤 پویان اوحدی
تقدیم به همه آتش نشان های قهرمانِ سرزمینم
به احترام شجاعت ، مردانگی و غیرت تان
🎨 mary.h
۵.۹k
۰۱ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.