«اسمات» «پارت ۱۱»
«اسمات» «پارت ۱۱»
که یهو واردم کرد
دنیز: جیغغغغغغغ درش بیار....هق
تهیونگ: تازه اولشه بیبی خودت شروع کردی
اول گذاشتم که عادت کنه بعد ده دقیقه تلمبه زدن گریش گرفته بود که به جای حساسش ضربه زدم
دنیز: آهههههه.......هق.....د...ددی تند تر اومممم
بعد از چهار راند کوبیدن بلاخره درش آورد دوتامون در اوج لذت بودیم که یکی به تهیونگ زنگ زد من خوابیدم اما تهیونگ داشت با تلفنش صحبت میکرد
تهیونگ: چیه کوک این وقت شب
کوک: ته....تهیونگ آبجیم
تهیونگ: آبجیم چی
کوک: آبجیم.....هق.....آبجیم نیست
تهیونگ: اه اسم آبجیت چی بود
کوک: دنیز....هق....جئون دنیز(اصلا به هم نمیان جئون دنیز)
تهیونگ: چ....چی باشه میگم پیداش کنن
کوک: باشه مرسی
«قط کرد»
«تهیونگ ویو»
وای.م...من عاشق آبجی کوک شدم وایی(از سر کلافگی توی موهاش دست کشید)
فردا حلش میکنم
رفتم بغلش کردم و خوابیدیم
(فلش بک به صب)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ☆♡☆ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فردا شب دوباره تا پارت ۲۰ میزارم😊
حالا شاید امششب پارت ۱۲ هم گذاشتم
که یهو واردم کرد
دنیز: جیغغغغغغغ درش بیار....هق
تهیونگ: تازه اولشه بیبی خودت شروع کردی
اول گذاشتم که عادت کنه بعد ده دقیقه تلمبه زدن گریش گرفته بود که به جای حساسش ضربه زدم
دنیز: آهههههه.......هق.....د...ددی تند تر اومممم
بعد از چهار راند کوبیدن بلاخره درش آورد دوتامون در اوج لذت بودیم که یکی به تهیونگ زنگ زد من خوابیدم اما تهیونگ داشت با تلفنش صحبت میکرد
تهیونگ: چیه کوک این وقت شب
کوک: ته....تهیونگ آبجیم
تهیونگ: آبجیم چی
کوک: آبجیم.....هق.....آبجیم نیست
تهیونگ: اه اسم آبجیت چی بود
کوک: دنیز....هق....جئون دنیز(اصلا به هم نمیان جئون دنیز)
تهیونگ: چ....چی باشه میگم پیداش کنن
کوک: باشه مرسی
«قط کرد»
«تهیونگ ویو»
وای.م...من عاشق آبجی کوک شدم وایی(از سر کلافگی توی موهاش دست کشید)
فردا حلش میکنم
رفتم بغلش کردم و خوابیدیم
(فلش بک به صب)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ☆♡☆ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فردا شب دوباره تا پارت ۲۰ میزارم😊
حالا شاید امششب پارت ۱۲ هم گذاشتم
۲۴.۸k
۲۲ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.