نزدیک خانه پدری عاشقت شدم
نزدیک خانه پدری عاشقت شدم
در روزهای دربه دری عاشقت شدم
باغ انار روسری ات را که باد برد
با رنگ قرمز جگری عاشقت شدم
با شعر عاشقانهام از راه آمدم
با فوت و فن کوزهگری عاشقت شدم
آرام و با شکوه نشستی کنار من
مثل فرشته، مثل پری عاشقت شدم
مانند من که بال و پرم را شکسته اند
دیدم بدون بال و پری عاشقت شدم
حتی به فکر خواب و خوراکم نبودهام
با روزه های بی سحری عاشقت شدم
دیدم که طعم خنده تو قندهاری است
دیدم که اصل نیشکری عاشقت شدم
ای ماه من بدون تو از یاد برده ام
در سال چندم قمری عاشقت شدم
گفتم بگو که اهل کجایی قرار من
گفتی مسافری گذری عاشقت شدم
#احمد_علوی
در روزهای دربه دری عاشقت شدم
باغ انار روسری ات را که باد برد
با رنگ قرمز جگری عاشقت شدم
با شعر عاشقانهام از راه آمدم
با فوت و فن کوزهگری عاشقت شدم
آرام و با شکوه نشستی کنار من
مثل فرشته، مثل پری عاشقت شدم
مانند من که بال و پرم را شکسته اند
دیدم بدون بال و پری عاشقت شدم
حتی به فکر خواب و خوراکم نبودهام
با روزه های بی سحری عاشقت شدم
دیدم که طعم خنده تو قندهاری است
دیدم که اصل نیشکری عاشقت شدم
ای ماه من بدون تو از یاد برده ام
در سال چندم قمری عاشقت شدم
گفتم بگو که اهل کجایی قرار من
گفتی مسافری گذری عاشقت شدم
#احمد_علوی
۲.۴k
۲۵ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.