دور دست ترین جان,
دور دست ترین جان,
من با تمام ادمهای اطرافت فرق دارم
از همه شان ساده ترم
بی شیله تر
مهربان تر؛
نه که فکر کنی میخواهم گولت بزنم؛
با همه ی کسانی که شناخته ای فرق دارم
تورا بیشتر از خودت بلدم
چم و خم رفتارت بیشتر در دستانم نقش گرم میکند؛
چشمهای نابینایم را میبندم روی تمام بی مهری ها و پنهان کاری هایت؛
من بیشتر از دیگران زخمهایی که روی وجودم تکاندی را فراموش میکنم؛
باهمه ی چشمهایی که در اطرافت دیدی فرق دارم؛
برای دیدنت برق چشمانم از حدقه ی چشمم بیرون میزند و تمام آبرویم کف زمین میریزد....
با همه ی سادگی هایم؛
بازهم....
شب و نیمه شب؛
باوجود همه ی اتفاق ها؛
باز هم؛
یواشکی و پنهانی بهت فکر میکنم؛
حالا دیدی؟! میتوانم خنده ات را روی لبهایت بیاورم؟! میتوانم قلبت را آرام و آرام تر کنم!؟! #فرگل_مشتاقی
من با تمام ادمهای اطرافت فرق دارم
از همه شان ساده ترم
بی شیله تر
مهربان تر؛
نه که فکر کنی میخواهم گولت بزنم؛
با همه ی کسانی که شناخته ای فرق دارم
تورا بیشتر از خودت بلدم
چم و خم رفتارت بیشتر در دستانم نقش گرم میکند؛
چشمهای نابینایم را میبندم روی تمام بی مهری ها و پنهان کاری هایت؛
من بیشتر از دیگران زخمهایی که روی وجودم تکاندی را فراموش میکنم؛
باهمه ی چشمهایی که در اطرافت دیدی فرق دارم؛
برای دیدنت برق چشمانم از حدقه ی چشمم بیرون میزند و تمام آبرویم کف زمین میریزد....
با همه ی سادگی هایم؛
بازهم....
شب و نیمه شب؛
باوجود همه ی اتفاق ها؛
باز هم؛
یواشکی و پنهانی بهت فکر میکنم؛
حالا دیدی؟! میتوانم خنده ات را روی لبهایت بیاورم؟! میتوانم قلبت را آرام و آرام تر کنم!؟! #فرگل_مشتاقی
۱.۳k
۲۴ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.