پارت اخر رمان تهیونگ و ات

پارت اخر رمان تهیونگ و ات

بالاخره یه اسم براش گذاشتم در اخر

نام اثر: نجات دهنده

ات سعی کرد که ناله نکنه و جلوی خودشو بگیره و بله موفق نشد

-: بیبی الان خیلی زوده برای ناله کردن

اروم اروم رفت پایین و کل بدنش و مارک گذاشت و بوسید رفت پایین و سرشو بین پاهای ات برد و شروع کرد به بوسیدن ران هاش
بعد رفت زبونشو کرد توش و چرخوند و تا ده دیقه خورد بعد زبونشو در اورد و بجاش دیک**شو کرد توش و شروع کرد به پمپاژ کردن سریع توش و ات هم فقط ناله میکرد.

۱.۲.۳.۴ راند رفت

بعد ات و برد حموم و تمیزش کرد.

بعد از یک سال صاحب دو قلو یه پسر و یه دختر شدن.
با خوشی زندگی کردن

اگه میخواید فصل دوم هم داشته باشه لایک کن تا فصل دومشو ماجراجویی هایی خطرناک و جالب داشته باشه.پایان.

نویسنده: elisa
دیدگاه ها (۰)

تولد نامجون و تبریک میگم

ترجمه نوشته نامجون در ویورس

انیونگ هاسیو اینم پارت بعدی رمان یعنی پارت هشتم پارت نهم اسم...

سه روز دیگه تا تولد لیدرمون تولد تولد تولدت مبارکککککک عشقمم...

#دوپارتی#هان#درخواستی#اسماتp²اخرلیسی به لاله گوشت زد ودوباره...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط