تا به حال کسی جلوی پایتان ترقه انداخته

تا به حال کسی جلوی پایتان ترقه انداخته
نیم متر بپرید هوا؟
کسی پای گوشتان نایلون پف کرده ترکانده
دست پاچه شوید؟
یا دستی یک دفعه از پشت سر چشم هایتان را  گرفته جا بخورید؟
عشق هم چیزی شبیه به همین اتفاق هاست
یک روز یک نفر جایی کاری با دلتان می کند
که بی بال، پر می کشید. صدایش را می شنوید
دست پاچه می شوید.
دست هایش آشنا نیست اما
خوشحالید که چشم دلتان را گرفته.
گاهی هم مثل یک عابر عجول
به شما تنه ای می زند اما
با یک عذرخواهی،
وای شرمنده یا ببخشید ساده می گذرد.
و شما می مانید
و میوه هایی که کف خیابان ریخته اند!
دیدگاه ها (۳)

عزیز جانم...مگر میشود رؤیای زندگی با تو را به دست فراموشی بس...

آیـا وکیلم شما را به عقد دائمیِ....و بعد از چند بار چیدن گل ...

مریض که می شوی؛پرستار می شوم ...می آیم و می نشینم کنار تخت د...

این روزهادلم یادگاری می خواهدیک یادگاری کوچک !برای ثبت جاوی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط