وانشات از چویا و ا/ت

چویا توی بارخونه نشسته بود اون عاشق یه دختری به اسم ا/ت « تو » شده بود
امشب بار خونه خلوت بود و فقط سه/ چهار نفر اونجا بودن
۲۰ دقیقه بعد
همه رفته بودند و فقط چویا و ا/ت اونجا بودند ، بلاخره چویا تصمیش رو گرفت از سر جاش بلند شد و اومد رو به روی تو زانو زد
و گفت :
" با من ازدواج میکنی مدام ا/ت ؟ "
واکنش تو !
دیدگاه ها (۱۲)

happy birthday to you

ببینن چی پیدا کردم

یه خبر خوب البته برای خودم

امروز ۱۴۰۳/۹/۱۶ از وقتی که به ویس اومدم خیلی بهم خوش گذشته

love Between the Tides³⁷ا/ت: برای دوست دخترت خریدی؟ تهیونگ: ...

love Between the Tides³⁶یک ساعت قبلتهیونگتهیونگ: نمیای بیرون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط