تو چرا از بابایه من بدت میاد؟!*با خنده گفت*

_تو چرا از بابایه من بدت میاد؟!*با خنده گفت*
#همینطوری بی دلیل
_دیوونه
#باباته
_*خنده*
*بابای تهیونگ زنگ زد*
#عوااااا باباجونت زنگ زد
_*خنده*جواب بده بزار رو اسپیکر*خودش پاشد رفت طرف دسشویی مسواک بزنه دره دسشویین بازه*
×پسره الدنگگگ کدوم گورییییی هاااااا
#هوی بگو دو بسته شیرکاکائو بخره بفرسته اینجا*خیلی اروم فقط تهیونگ شنید*
×مگه با تو نیستم الاغ
_بله پدرجان عمارته خودمم
×چی لازم داری؟
_بله؟
×هروقت میگی پدرجان قطعا یه چیزی میخوای
_آها خب راستیتش چیز میخوام.....
#بنال دیگه*آروم*
_خدا لعنتت کنه چانیول*آروم*
×خب؟
_دوبسته شیرکاکائو میخوام
×چانیول
#بله....بله قربان*هول کرده*
×حتما باید تهیونگ بگیره یا من بگیرم ماهی چند میلیون بهت پول میدم
#چیزه آخه....
×ینی میخوای بگی پول دو بسته شیرکاکائو نداری
اگه بگی نه میکشمت پسر با حقوق جنابعالی میشه کل سئولو یه هفته اجاره کرد کره خر
#ببخشید
×بگذریم تهیونگ ساعت ۷ بیا عمارت من
_چی؟چرا؟*تعجب*
×محض عه را نمیتونم پسرمو ببینم بیا دیگه از وقتی پسرعمتو آوردم اینجا با ننت پاشدی رفتی یه عمارت دیگه نتت حداقل به ما یه سری میزد تو اونم نمیومدی یبوست بعد از مرگ ننتم که کلا ناپدید شدی از کفه خیابونایه پاریس جمعت کردم راه نداره باید بیای جونگ کوکم تورو ببینه باهاش آشناشو قراره ۶ماه باهاش بمونی بعد برگردی کره
_بلهههههههههههه
×بله و کوفت تو باند جنابعالی قراره آموزش ببینه دلیلشو نپرس نمیتونم بگم از خودش بپرس اکه صلاح دونست بهت میگه
_ولی.....
×رو حرف من حرف نزت پسره خر*قطع کرد*
#این از کجا فهمید من اینجام
_اسکول به گوشیه تو زنگ زده بود
#عوا راس میگی
_کاستو بیار چس بگیر
#بی تربیت
_بابا با تربیت
#امشب میری؟
_نرم زنده میمونم؟
#نه
_پَ چی زر میزنی
#همینطوری
_*پوکر نگاش میکنه*
#چیه
_هیچ
**********
×پسرم جونگ کوککککک
+بلههههههههه
×امشب تهیونگ ساعت۷ میاد اینجا
+*دره اتاقو خیلی سریع باز میکنه*چییییی؟ امشبببببببب؟
×آره مشکلی هست؟!اگه هست بگم نیاد
+ن..نه بابا مش....مشکلی نیس
×خوبه
+*دره اتاقو بست و پشتش نشست*
چقدر سریع داره میگذرع دیشب زیر یکی بودم صبح پاشدم درمورد ننم فهمیدم بعدش قبدل کردم عضو مافیا بشم بعدش قرار شد دو روز دیگه با پسری که فقط اسمشو میدونم برم فرانسه بعد الان فهمیدم همون پسره امشب میخواد بیاد اینجاااااااااااااااا



ادامه دارد