در بد زمانه ای دوستت دارم

در بد زمانه ای دوستت دارم...
زمانه‌یِ تا ٣ صبح آنلاین بودن و دلت هزار راه رفتن که با که حرف میزند، زمانه‌یِ عاشق شدن نیست...
زمانه‌یِ پیام دادن و صدبار ادیت کردن و آخر سر پاک کردنش،زمانه یِ عاشق شدن نیست...
زمانه‌یِ حرف دلت را با آهنگ زدن و آخرش هم طرف با خودش بگوید،برای همه میفرستد،فقط من که نیستم،زمانه‌یِ عاشق شدن نیست...
کاش در زمان چادر گلدار دوستت داشتم، مثلاً تو از سر کوچه بیایی و من هزار تا پلاسکو در دلم آتش بگیرد و بریزد و به روی خودم هم نیاورم که «چه قدر دوستت دارم» زیر آوار مانده...
زمانه یِ کاسه‌ی آش نذری دم در خانه بردن و منتظر کاسه‌ی خالی ماندن، زمانه‌ یِ عاشق شدن است،نه حالا که حرف دلت را به هزار طریق بزنی و تهش هم "" بزنی که ابهت قضیه بریزد...
#عاشقانه
دیدگاه ها (۳)

منم و این صنم...و عاشقی و باقی عمر...من از او گر بکشی...جای ...

شب کهسرمه می‌پاشد آسمان را دلتنگی تکیه میزند ،به صخره‌های صع...

روسری سر کن و نگذارمیان من و باد،سر آشفتگی موی تُودَعوا بشود...

روسری سر کن و نگذارمیان من و باد،سر آشفتگی موی تُودَعوا بشود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط