Our love letter ❤️🪄
Our love letter ❤️🪄
Part 3
ویو ا.ت
منتظر جون سو بودم که از شیشه کافه دیدم که داره با اون پسره دلبری میکنه نمیتونه یعنی به من خبر بده نوچ نوچ نوچ شیطونه میگه بزنم بکشمش دخترهٔ الدنگو هووفف بیخیال بهش پیام دادم که من دارم میرم که احمق خانوم تازه میگه -ای وای به کلی طورو یادم رفت- دستم باشه میزنم میکشمش
از اونجا رفتم خونه وقتی رسیدم رفتم و یه لباس راحتی پوشیدم و رفتم پای اینکه یکم درس بخونم چون فردا بیشتر استاد های رومخ و مودی میان و چون حوصله بحث باهاشون نداشتم تازه یکم بخونم ولی خوب یک دور بخونم یاد میگیرم اوکئ
[پرش زمانی به ساعت ۹]
هوف بلخره تمام شد فکر نمیکردم انقد طول بکشه گوشیمو برداشتم دیدم ساعت ۹ بود گرسنم شده بود بخواطر همین رفتم آشبز خونه و یه دوک بوکی برای خودم درست کردم و خوردم هیچی به اندازه خوردن دوک بوکی برام لذت بخش نیست
بعد از خوردن غذام رفتم تو اتاقم و رو تخت دراز کشیدم و با گوشیم یکم ور رفتم
یکم شد گفتم بزار به جون سو پیام بدم ببینم چه کرده
و بهش پیام دادم
+:هعی دختر چی گفتین ؟
*یکم شد جواب شو داد*
=:به تو چه ربطی داره
+: نوچ نوچ نوچ باز تا یک روز با یکی تنهات گذاشت پرو شدی بگو ببینم
=: خیلی خوب بابا (اون قسمتی که چی گفتن میگه)
+ حرارت چشات اه اه چندش
=:گگگ قربونش برم خیلی قشنگ گفت
+:شفاتون بده خدا حالا اسمش چیه ؟
=:سوجون
+: عجب چند سال سن دارد معشوقهی شما
=:۲۵سال سن دارد خانوم خانوما
+:نام خانوادگی او چه میباشد 😁
=:جانگ میباشد بانو🤭
+: تحقیقات من به پایان رسید
=:خا کار نداری
+:چرا انقد عجله داری
=:کارو زندگی دارم مثل شما نیستم
+:زارت بیا اینجا کارت دارم خداحافظ
=:گگگ خا خداحافظ
گوشی گذاشتم کنار با اینکه بهش گفتم بیاد ولی یکم میخوابم بیاد بیدارم کنه
.
.
.
.
=:یاا دختره عوضی پاشو
+:چته وحشی
=:به من میگی بیا بد خودت میگیری میخوابی
+:کاریت ندارم الکی گفتم الان برو خونت شب بخیر
=:چییی پاشو بینم منو کشوندی اینجا بد میگی برو... عمرن اگه برم اصلا همین جا میخوابم
+:خا وسیله آوردی؟
=:اره آوردم خوبشم آوردم
+:خو پس بخواب
=: نخیرم تا من اینجام نمیزارم بخوابی
+:خدا امشبو بخیر کنه (پتو میکشه رو سرش)
(خلاصه با هزار دنگ فنگ میخوابن)
چطور بود ؟
#ادته
#هوپی
Part 3
ویو ا.ت
منتظر جون سو بودم که از شیشه کافه دیدم که داره با اون پسره دلبری میکنه نمیتونه یعنی به من خبر بده نوچ نوچ نوچ شیطونه میگه بزنم بکشمش دخترهٔ الدنگو هووفف بیخیال بهش پیام دادم که من دارم میرم که احمق خانوم تازه میگه -ای وای به کلی طورو یادم رفت- دستم باشه میزنم میکشمش
از اونجا رفتم خونه وقتی رسیدم رفتم و یه لباس راحتی پوشیدم و رفتم پای اینکه یکم درس بخونم چون فردا بیشتر استاد های رومخ و مودی میان و چون حوصله بحث باهاشون نداشتم تازه یکم بخونم ولی خوب یک دور بخونم یاد میگیرم اوکئ
[پرش زمانی به ساعت ۹]
هوف بلخره تمام شد فکر نمیکردم انقد طول بکشه گوشیمو برداشتم دیدم ساعت ۹ بود گرسنم شده بود بخواطر همین رفتم آشبز خونه و یه دوک بوکی برای خودم درست کردم و خوردم هیچی به اندازه خوردن دوک بوکی برام لذت بخش نیست
بعد از خوردن غذام رفتم تو اتاقم و رو تخت دراز کشیدم و با گوشیم یکم ور رفتم
یکم شد گفتم بزار به جون سو پیام بدم ببینم چه کرده
و بهش پیام دادم
+:هعی دختر چی گفتین ؟
*یکم شد جواب شو داد*
=:به تو چه ربطی داره
+: نوچ نوچ نوچ باز تا یک روز با یکی تنهات گذاشت پرو شدی بگو ببینم
=: خیلی خوب بابا (اون قسمتی که چی گفتن میگه)
+ حرارت چشات اه اه چندش
=:گگگ قربونش برم خیلی قشنگ گفت
+:شفاتون بده خدا حالا اسمش چیه ؟
=:سوجون
+: عجب چند سال سن دارد معشوقهی شما
=:۲۵سال سن دارد خانوم خانوما
+:نام خانوادگی او چه میباشد 😁
=:جانگ میباشد بانو🤭
+: تحقیقات من به پایان رسید
=:خا کار نداری
+:چرا انقد عجله داری
=:کارو زندگی دارم مثل شما نیستم
+:زارت بیا اینجا کارت دارم خداحافظ
=:گگگ خا خداحافظ
گوشی گذاشتم کنار با اینکه بهش گفتم بیاد ولی یکم میخوابم بیاد بیدارم کنه
.
.
.
.
=:یاا دختره عوضی پاشو
+:چته وحشی
=:به من میگی بیا بد خودت میگیری میخوابی
+:کاریت ندارم الکی گفتم الان برو خونت شب بخیر
=:چییی پاشو بینم منو کشوندی اینجا بد میگی برو... عمرن اگه برم اصلا همین جا میخوابم
+:خا وسیله آوردی؟
=:اره آوردم خوبشم آوردم
+:خو پس بخواب
=: نخیرم تا من اینجام نمیزارم بخوابی
+:خدا امشبو بخیر کنه (پتو میکشه رو سرش)
(خلاصه با هزار دنگ فنگ میخوابن)
چطور بود ؟
#ادته
#هوپی
۵.۶k
۰۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.