از میان سڪوت می ڪَذرم
از میان سڪوت می ڪَذرم
و با صدای تـــــو
نخی می سازم برای بادبادڪ هایم
تا آسمان تنها نماند...
موهایت را که باز می کنی
ابرهای سیاه می رسند
و خورشید را می برند
و ماه
به بادبادڪ هایی که راه ڪَم ڪردهاند
پشت می ڪند...
و با صدای تـــــو
نخی می سازم برای بادبادڪ هایم
تا آسمان تنها نماند...
موهایت را که باز می کنی
ابرهای سیاه می رسند
و خورشید را می برند
و ماه
به بادبادڪ هایی که راه ڪَم ڪردهاند
پشت می ڪند...
۵.۵k
۰۹ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.