عشق در دبیرستانادامه

𖤐عشق در دبیرستان𖤐ادامه
شکه شد
تهیونگ: تو تو اینجا چیکار میکنی😳
سارا: ساکت باش چطور تونستی
یجی بلند شد تا جوابمو بده ک یه سیلی بهش زدم
ک تهیونگ هم جبران کرد و یک سیلی بهم زد
ک افتادم روی زمین و بیهوش شدم
روز بعدش تو بیمارستان بهوش اومدم ک ته رو دیدم ک داره گریه میکنه تا دید بهوش اومدم شروع کرد ب صحبت کردن
ته: خواهش میکنم منو ببخش😭(با گریه)
رومو کردم اونور
ته: خواهش میکنم من مست بودم خواهش میکنم
سارا شروع کرد به گریه کردن
سارا: میدونی چقد دوست داشتم چرا بهم بی محلی میکردی چرا
ته: خواهش میکنم منو ببخش
دکتر اومد داخل و گفت
دکتر: متاسفم شما باردار بودید
ته: یعنی چی بودید مگ نیستیم😊
دکتر: 😔خیر وقتی خانم افتادن ضربه ب شکم وارد شده بچه ضعیف بوده و مرده
ته از حال رفت



یه هفته قهر بودیم ک روز جمعه ک تو اتاق بودم و داشتم تو اینستا میچرخیدم ته اومد داخل گفت
تهیونگ:ساراااااا سارا جونم ناراحت نباش بیا بریم بیرون و شب بیایم و یکی دیگ بسازیم😂😈
هم خوشحال بودم دوس داشتم شیطونی کنیم ولی از دستش ناراحت بودم ک دیگ ناخودآگاه پریدم بغلشو وحشیانه لب*اشو مکیدم اول شکه شد بعد همکاری کرد رفتیم شهربازی شبم اومدیم و شیطونی کردیم
(پرش زمان)
نه ماه بعد
الانم منو تهیونگ صاحب یه پسر خشگلیم❤️

«پایان»
دیدگاه ها (۲)

••🤍⃟🎂••🤍≽خدا آذرماهی ها را🎂≽خلق کرد تا ثابت کنه که یه آدم چق...

البته میدونم‌تولدش فردا هست ولی ذوق دارم‌ به خاطر همین امروز...

𖤐عشق در دبیرستان𖤐سارا هستم امروز روز اول دبیرستان بود فرم مد...

وقتی ددی صداشون میزنینامی:اینجا ن بیبیشوگا:از ددی چی میخای خ...

وقتی دخترشو دوست نداشت 💔پارت آخر‌ویو تهیونگبدو بدو به سمت ان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط