لب پر وسوسه ات سد نفسهای من است

لب پر وسوسه ات سد نفسهای من است
روی آن در گلو رد نفس های من است

موج گرمای تنت غرق عرق کرده مرا
ماه در دلهره ی مد نفس های من است

شب و شلاق سیه موی پریشان شده ات
ضربه ی محتسبت حد نفسهای من است

لب من بوسه زده محبس آغوش تو را
قفس پرهوست قد نفس های من است؟

نفسم با نفست نام مرا زمزمه ڪن...
روی آن در گلو رد نفس های من است...
@monlightyy
دیدگاه ها (۲)

شور شیرین لبت مانند دریای شرابساغر جان مرا لبریز کرد از عشق ...

ای تو برقلب من از هرکه سزاوارتریناین منم در ره جانان تو غمخو...

گل نیلوفرم، جانم تو هستیشقایق ، رقص مرجانم تو هستی اقاقی، نس...

گر اجازت میدهی،یک لحظه حیرانت شوم موج لذت درنگاهت، محوی چشما...

#درخواستی #تکپارتیوقتی......... برای بار n ام لب هاتو گذاشتی...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط