به چشمهایت که خیره می شوم
به چشمهایت که خیره می شوم
حرفهایم را در شب چــشمهایت
گم می کنم ، دست و پایم را در رویای
آغوشت به هم گره می زنم
پلک هایم تند تند پر میکشد
پر می زند
شاید برای جمله ای
شاید برای بوسه ای
دل است دیگر گاهی
زندگی در چشمهایت را دوست دارد
به گمانم وقتی خدا
چشمهایت را نقاشی میکشید
تکه ای از خودش را
در چشمهایت جا گذاشته ..!
حرفهایم را در شب چــشمهایت
گم می کنم ، دست و پایم را در رویای
آغوشت به هم گره می زنم
پلک هایم تند تند پر میکشد
پر می زند
شاید برای جمله ای
شاید برای بوسه ای
دل است دیگر گاهی
زندگی در چشمهایت را دوست دارد
به گمانم وقتی خدا
چشمهایت را نقاشی میکشید
تکه ای از خودش را
در چشمهایت جا گذاشته ..!
۵.۸k
۰۷ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.