بچه که بودم یبار کله مو از لای نرده های حیاط رد کردم گیر
بچه که بودم یبار کله مو از لای نردههای حیاط رد کردم گیر کرد. نه میتونستم مابقی بدنمم ازش رد کنم نه میتونستم کله مو در بیارم، تا اینکه داییم اومد نجاتم داد. الانم تو زندگی همون حس گیر کردن کله م لای نردهها رو دارم با این تفاوت که هیشکی دیگه نیست نجاتم بده
۵.۳k
۱۳ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.