پارت آخر

پارت آخر
غمگین از تهیونگ
درخواستی
روزا گذشت تا رسید به روز مراسم جونگ هوا همه حضور داشتن و گریه میکردن سلبریتی های زیادی اومده بودن  و همه ناراحت بودن و گریه میکردن ولی تهیونگ حتی نتونست گریه کنه و فقط به جونگ هوا فکر میکرد سرش و پایین انداخته بود که جه هوا اومد سمتش
جه هوا:این دفتر خاطرات  جونگ هوا هستش بخونش
و داد دست تهیونگ و رفت و تهیونگ شروع به خوندنش کرد و با هر خطی که میخوند اشکاش جاری میشد
*من جونگ هوا هستم و یه دختر ۱۱ ساله ام و بهترین ادم توی زندگی کیم تهیونگایدل معروف هستش من مامانم و توی ۲سالگی از دست دادم و تنها دلیل زندگیم تهیونگه مامان من به دلیل سرطان از دنیا رفته ولی جالبه بدونین منم سرطان دارم و طبق گفته دکترا ممکنه هیچ وقت خوب نشم من مشکل قلبی هم دارم‌ و هیچ وقت قرار نیست خوب بشم*
*امروز ۲فوریه ۲۰۳۴ هستش و من هنوز بیماری هام خوب نشدن ولی باز خودم و بخاطر فن ها خوشحال نگه میدارم و تا اخرش به دوست داشتن کیم تهیونگ ادامه میدم*

ویو تهیونگ
یعنی اون دختر با سرطان دست و پنجه نرم میکرده و بیماری قلبی داشته اخ خدای من واقعا چرا انقدر زجر کشیده تو زندگی من متاسفم واقعا

*امروز من کنسرت داشتم خیلی خوب بود و قراره با کیم تهیونگیه فیلم بازی کنم خیلی خوشحالم میدونم درگیر عشق یه طرفه ام ولی همین که تهیونگ هست برام کافیه*

و حدودا ۲سال بعد از مرگ جونگ هوا دختر تهیونگ بدنیا اومدو مینسو و تهیونگ اسمش و جونگ هوا گذاشتن ولی مینسو موقع زایمان از دنیا رفت و تهیونگ موند و دخترش تهیونگ با هرزحمتی دخترش جونگ هوا رو بزرگ کرد و هیچ وقت دیگه ازدواج نکرد با اینکه تمام اعضا و حتی خانوادش میگفتن باید ازدواج کنی و مادر بالا سر جونگ هوا باشه ولی تهیونگ قبول نکرد و خودش به تنهایی جونگ هوا رو بزرگ کرد ولی توی تولد۱۸ سالگی دخترش جونگ هوا به ق*تل رسید دقیقا اون روز جونگ هوا به دست پسری که عاشقش بود به ق*تل رسید اون پسر اول بهش تجا*وز کرد و بعد از کلی کتک زدن و آزار و اذیت کردن اون و به قت*ل رسوند و آخرین عضو از خانواده تهیونگ و ترک کرد و در اخرش تهیونگ موند و چیزی که هیج وقت تجربه نکرد*خوشبختی* درسته خوشبختی اون هیج وقت تجربه اش نکرد و توی زندگیش همیشه سختی داشت تهیونگ تحمل این همه درد براش سخت بود و بعد از مرگ دخترش خودس و از ساختمون پرت کرد پایین وخود*کشی کرد و رفت پیش دخترش و همسرش و جونگ هوا

پایان:)))))
دیدگاه ها (۷)

تکپارتی جیهوپ درخواستی روزی جیهوپ سر میز وقتی درحال انجام کا...

عشقای من دیگه درخواست قبول نمیکنم فیک جدید میخوام بزارم ولی ...

پارت۴غمگین از تهیونگ درخواستیسوجین به اتاق رفت و دید جونگ هو...

پارت۳غمگین از تهیونگ درخواستی عروسی شروع شد وهمه سرشون گرم ب...

ادامه معرفی جونگ کوک ... اون در دوره جوانی خود عاشق دختری مه...

پارت : ۲۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط