پارت

پارت۳
غمگین از تهیونگ درخواستی
عروسی شروع شد وهمه سرشون گرم بود ولی جونگ هوا خیلی نگران بود و همش حواسش به اینور و اونور بود عروسی تمام شد و موقع رفتن مهمونا جونگ هوا چشمش به یه ادم مشکوک خورد و وقتی دقت کرد دید داره میره به سمت تهیونگ جونگ هوا سریع خودشو به تهیونگ رسوند و همین که اون فرد چاقو رو میخواست به تهیونگ بزنه جونگ هوا تهیونگ و بغل کرد و خودش چاقو خور
تهیونگ:جونگ هوا
جه هوا:جونگ هواااا
ولی جونگ هوا بیهوش شده بود سریع به بیمارستان بردنش و دکترا هم اونو به اتاق عمل بردن
نامجون:بهتره تو بری خونه
جیمین:درسته برو
تهیونگ؛باشه
و تهیونگ رفت که دکتراز اتاق عمل بیرون اومد
سوجین:حالش‌چطوره دکتر
دکتر:ضربه عمیق بوده ولی الان خوبن نگران نباشید تا چند دقیقه بعد بهوش میان
یه مین:اخیش
جه هوا:ممنون دکتر
و دکتر رفت و دخترا هم رفتن پیش جونگ هوا
جه هوا:اخه این چه کاری بود کردی
سوجین:یعنی انقدر عاشقشی
جیمین:عاشقه تهیونگه؟
سوجین:اره ولی تهیونگ اونو پس زد
جونگکوک:فکر کنم مغز خر خورده بود تهیونگ اخه چطور دختر به این خوشگلی و پس زد
جونگ هوا:دخت..دخترا
یه مین:بیدارشدی
سوجین:خوبی
جونگ هوا:اهوم
جیمین:این په کاری بود کردی دختر
جونگ هوا:خب امشب عروسیش بود نباید اسیب میدید
جه هوا:به هرحال اون تورو پس زد
جونگ هوا:خب چیکار‌کنم من عاشقشم
جیمین:از دست تو
و یکمی باهاش حرف زدن و قرار شد اونشب سوجین پیش چونگ هوا بمونه همه رفتن خونه هاشون و سوجین رفت تا پایین وجونگ هوا هم تنها موند
جونگ هوا:امشب بدترین شب زندگیم بود ولی من چیکارکنم اخه
مغز:تو باید فراموشش کنی
قلب:اخه چطوری نمیشه
جونگ هوا:نه نمیتونم من نمیتونم فراموشش کنم من خیلی بدرد نخورم
و فکری به سر جونگ هوا رسید یه لباس پوشید روی لباس بیمارستان با اینکه زخمش خیلی درد میکرد ولی چاره ای نداشت اون تصمیمش و گرفته بود و خیلی اروم جوریکه کسی نفهمه بیرون رفت از بیمارستان و هرطوری که بود و با هزار بدبختی خودشو به پل هان رسوند زخمش خونریزی کرده بود ولی اون هرطوری که شده بود خودشو به پل هان رسوند و برای دخترا پیام خداحافظی نوشت و بعد گوشیش و خاموش کرد و بالای پل ایستاده بودو پایین و نگاه میکرد دیگه صبر نکرد و خودش و انداخت توی آب
..............
دیدگاه ها (۰)

پارت۴غمگین از تهیونگ درخواستیسوجین به اتاق رفت و دید جونگ هو...

پارت آخرغمگین از تهیونگ درخواستی روزا گذشت تا رسید به روز مر...

پارت۲جونگ هوا دید تهیونگ با دختری دارن قدم میزنن اولش باور ن...

پارت ۱غمگین تهیونگ درخواستی ویو جونگ هوابه تازگی اهنگ جدید د...

پس بدو بیا بغل داداشی ببینم منم دویدم و رفتم بغلش و سفت بغلش...

تهیونگ : یعنی من بچه خودمو کشتم جنکوگ رفت پیش تهیونگ جنکوگ :...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط