تکپارتی جیهوپ درخواستی

تکپارتی جیهوپ درخواستی
روزی جیهوپ سر میز وقتی درحال انجام کارهایی بودکه خوابش برد وقتی توی خواب فرو رفت انگاری جای عجیبی بود و توی یه اتاق بودش توی اون اتاق کلی عکس و آلبوم از بی تی اس بود و همه چی از گروهشون بود و دختری تقریبا۱۵.۱۶ساله رو دید که روی میز تحریرش خوابش برده زیردست اون دختر دفتر خاطراتش بود جیهوپ با تعجب دفتر خاطراتش و برداشت و شروع به خوندن کرد
*من امروز۸ساله میشوم و به تازگی متوجه شدم که سرطان خون دارم و ممکنه زنده نمونم ولی ناراحت نیستم چون دقیقا همین روز با کسایی آشنا شدم که برام دنیام و قشنگ تر کردن اونا از همین امروز باعث شدن من خوشحال تر باشم من از آشنایی با گروه بی تی اس خیلی خوشحالم*
(امروز ۴جولای هست و من ۱۶ساله شدم و دکترا میگن روند درمان داره خیلی خوب پیش میره و من فقط از اعضای بی تی اس ممنونم که به من امید دادن و باعث شدن خوشحال باشم فردا فن ساین دارن و من قراره اولین بار به فن ساین برم و ببینمشون بایس من جیهوپه و خیلی خوشحالم که قراره برم و هرهفتاشون مخصوصا جیهوپ و ببینم)
جیهوپ وقتی دفتر خاطرات دختر و خوند هم ناراحت شد هم خوشحال و اون تصمیم گرفت فردا توی فن ساین حسابی بهش امید بده و کلی حرفای خوب بهش بزنه اون فهمید با گروهشون باعث شدن هزاران ادم از ناامیدی نجات پیدا کنن پس سعی کرد تا همیشه هرچقدر میتونه به همه امید ببخشه و با همه مهربون باشه

پایان=)))

میدونم چرت شد ولی خب دیگه
دیدگاه ها (۶)

عشقای من دیگه درخواست قبول نمیکنم فیک جدید میخوام بزارم ولی ...

چندپارتی جونگکوک درخواستی وقتی خواهر ناتنیش هستییوری(اسم درخ...

پارت آخرغمگین از تهیونگ درخواستی روزا گذشت تا رسید به روز مر...

پارت۴غمگین از تهیونگ درخواستیسوجین به اتاق رفت و دید جونگ هو...

وانشات جونگکوک غمگین

سناریو بی تی اس درخواستی 💜وقتی تولدمون هست و یادشون رفته و ط...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط