من و تو دو تایی فسرده دلیم در پاییز

...
من و تو دو تایی فسرده‌ دلـیم در پاییز
به‌ غریبی یک فسانه از عشق شورانگیز
تو در نسیم سحرگاه با عطر یاس آمدی
من به‌شوق‌تو ساختم‌ترانه‌های دل‌انگیز
به‌صید تو گرفتار و در قلب تو‌ محبوس
نه خود که پای دلم شکسته به راه گریز
یکبار که واژه‌های شعر تو رامی‌خواندم
درخواب لحظه‌ها خود کنار حوض تمیز
دیدم نگاه تو نشسته به آغوش غنچه‌ها
دل چون برگ گل به شـهد عاشقی لبریز
به‌شوق چشم‌های تو دل به‌خاطره دادم
هرچندمیان‌مردم‌عاشق‌شده‌جنگ‌وستیز
گذشت بسی سالیان از این‌خاطر مست
امشب دوباره می می‌طلبد دلم از مویز
اما «ندا» به‌هجرت‌عشق فداخواهد شد
حالاست که مـی‌خواهمت ای دلبر عزیز #سروده_های_عاشقانه
🆔 @RomanticPoem
دیدگاه ها (۱۱)

...وقتی که دورم ز تو دل درگیر با تو باددر صبح به‌سان عشق قلب...

...چقدر شادم از این شـور و مست تو شده‌امکه شعر پر شور لبت کُ...

...خواندم که بدانی دل در تاب و تبی رفتبـا زمـزمـه عـشـق بـه ...

...عاقـبت‌ در شور عشق‌ ما را فـدایی می‌کنیروسـری بگشوده‌ ای ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط