جـورسـتان ( غـزل )

حـاجـتِ چـاره ، نـشـد نـصـیـبِ بـیـچــاره
قـسـمـتِ وصـلــه نـبــود ،، گـریـبـانِ پــاره

دخترک ؛ برجِ‌ حصار بکش‌ به‌دورت‌‌چون :
مـمـلـوَسـت شـهـر از خـداشـنـاسِ زنـبـاره

آشـنـا ؛ سـاده ربـود ز دسـتـت افـسـارت :
نـاشـنـاس ؛ گـشـتـه هـمـه‌کارهٔ هـیچـکـاره

شـیشـه پنـداشتمـت ، ولیکن سنگ بـودی
رسم تو ، هنـجـار شکستـن است همـواره

چـهــره و سـیـره یـکی نـبـوده ؛ مـیـدانـم
از رُخَـت بـردار دگـر نـقـاب را مـکّـاره ..!

مــزهٔ تــلــخ و گَــسِ گــزنــد و نـاکـامـی :
چـنـبـره زد بـه لــب و بـه بـخـت آواره ..

خودنویس "نـه" ننویس به جبـرِ جـباران
مجـرمان ؛ مـتـهمنـد ، "بـلی" در ایـن‌بـاره

دیـده‌ای آتـشـفـشان چـگونـه می‌جـوشـد
خـونـم از "جــور" بــزنـد ز دیـده فــوّاره

یا بگیر "حـق" چه با سـلاح چه با دنـدان
یـا "بـمـیــر" یـا "بـکـوچ" از ایـن سـیّـاره


#جورستان
#یزدان_ماماهانی
#سـرایـش۱۶_۷_۱۴۰۱
_🎼🎸گیـــتار بـی‌تــــار🎸🎼_
دیدگاه ها (۰)

بـی اسـاس ( غـزل )

مـسـمـوم ( ربـاعـی )

غمـبار ( غـزل )

تـظاهـر ( غـزل )

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط