ا/ت=باشه
ا/ت=باشه
ویو ا/ت
من خیلی درد داشتم اونقدری که نمیتونستم باهاش بحث کنم موهام رو خشک کرد رفتم روی تخت تا بخوابم دیدم جیمین هم اومده
ویو جیمین
خیلی نگرانش بودم سریع پیش رفتم ولی خوب اون مال منه پس باید عادت کنه دیدم رفت روی تخت منم رفتم بغلش خوابیدم
ا/ت=جیمین تو کجا میای
جیمین=میام پیش ا/تم بخوابم
ا/ت=ولی من...
جیمین=ساکت باش چون قراره از این به بعد پیش هم بخوابیم
ا/ت=اوف
جیمین=بیا بغل ددیت بخواب
ا/ت=نه ممنون من همینجا راحتم
ویو ا/ت
با فاصله از جیمین خوابیدم تا چشام رو بستم نفس های کسی رو توی گردنم احساس کردم بعد دستی رو دور کمرم میدونستم جیمینِ
ا/ت=جیمین برو اون ور
جیمین=نوموخوام
ا/ت=لطفا جیمین ما باهم....
جیمین=حتما میخوای بگی که ما با هم هیچ رابطه ای نداریم درسته؟
ا/ت=آره
جیمین=بیبی میدونستی الان توی شکمت یه فندق کوچولو پرورش دادم
ا/ت=چی منظورت چیه
جیمین=هیچی بخیال
ا/ت=چی میگی من بچه نمیخوام
جیمین=چیکار کنم خوب اون کاری که کردم...
ا/ت=یا جیمینا بسه
جیمین=باشه بیبی بخواب
ویو ا/ت
دوباره نفسش به گردنم میخورد پس اون وری شدم
جیمین=یا ا/ت چرا اینجوری میکنی
ا/ت=چیکار میکنم مگه
جیمین=قبلا که خیلی خوب بودی
ا/ت=بخیال
جیمین=نه چی رو بخیال تو مال منی پس لطفا اینجوری نکن
ا/ت=آه بسه دیگه چرا نمیخوای بفهمی من مال تو نیستم( با داد)
جیمین=صداتو سر من بلند نکن
ا/ت=به تو چه هر جوری بخوام صحبت میکنم
ویو جیمین
انگار از کلمه ی مال من خوشش نمیاد تا اینو گفتم یهو داد زد اصلا دلم نمیخواست اینجوری به دعوا بکشه دوست داشتم دوباره بغلش کنم و باهم بخوابیم با هم بریم بیرون اما من باید به این خانم کیم یه درس عبرتی بدم
ویو ا/ت
یهو نمیدونم چش که سرش داد زدم که اونم دست منو گرف و کشون کشون برد دنبال خودش نمیدونست یه من درد دارم
ا/ت=ای ای دلم جیمین بس کن
جیمین=نه تازه این اولشه
جیمین ا/ت رو برد گذاشت توی زیر زمین اونجا یه عالمه وسایل شکنجه بود که خونی بود ا/ت رو ول کرد خودش رفت
*یه روز بعد*
ویو ا/ت
هر روز خون ریزی دارم شلوارم کاملا خونیه تیشرتمم کثیف شده داشتم از درد میمردم از دیشب هیچی هم نخورده بودم که جیمین اومد اما...
ویو ا/ت
من خیلی درد داشتم اونقدری که نمیتونستم باهاش بحث کنم موهام رو خشک کرد رفتم روی تخت تا بخوابم دیدم جیمین هم اومده
ویو جیمین
خیلی نگرانش بودم سریع پیش رفتم ولی خوب اون مال منه پس باید عادت کنه دیدم رفت روی تخت منم رفتم بغلش خوابیدم
ا/ت=جیمین تو کجا میای
جیمین=میام پیش ا/تم بخوابم
ا/ت=ولی من...
جیمین=ساکت باش چون قراره از این به بعد پیش هم بخوابیم
ا/ت=اوف
جیمین=بیا بغل ددیت بخواب
ا/ت=نه ممنون من همینجا راحتم
ویو ا/ت
با فاصله از جیمین خوابیدم تا چشام رو بستم نفس های کسی رو توی گردنم احساس کردم بعد دستی رو دور کمرم میدونستم جیمینِ
ا/ت=جیمین برو اون ور
جیمین=نوموخوام
ا/ت=لطفا جیمین ما باهم....
جیمین=حتما میخوای بگی که ما با هم هیچ رابطه ای نداریم درسته؟
ا/ت=آره
جیمین=بیبی میدونستی الان توی شکمت یه فندق کوچولو پرورش دادم
ا/ت=چی منظورت چیه
جیمین=هیچی بخیال
ا/ت=چی میگی من بچه نمیخوام
جیمین=چیکار کنم خوب اون کاری که کردم...
ا/ت=یا جیمینا بسه
جیمین=باشه بیبی بخواب
ویو ا/ت
دوباره نفسش به گردنم میخورد پس اون وری شدم
جیمین=یا ا/ت چرا اینجوری میکنی
ا/ت=چیکار میکنم مگه
جیمین=قبلا که خیلی خوب بودی
ا/ت=بخیال
جیمین=نه چی رو بخیال تو مال منی پس لطفا اینجوری نکن
ا/ت=آه بسه دیگه چرا نمیخوای بفهمی من مال تو نیستم( با داد)
جیمین=صداتو سر من بلند نکن
ا/ت=به تو چه هر جوری بخوام صحبت میکنم
ویو جیمین
انگار از کلمه ی مال من خوشش نمیاد تا اینو گفتم یهو داد زد اصلا دلم نمیخواست اینجوری به دعوا بکشه دوست داشتم دوباره بغلش کنم و باهم بخوابیم با هم بریم بیرون اما من باید به این خانم کیم یه درس عبرتی بدم
ویو ا/ت
یهو نمیدونم چش که سرش داد زدم که اونم دست منو گرف و کشون کشون برد دنبال خودش نمیدونست یه من درد دارم
ا/ت=ای ای دلم جیمین بس کن
جیمین=نه تازه این اولشه
جیمین ا/ت رو برد گذاشت توی زیر زمین اونجا یه عالمه وسایل شکنجه بود که خونی بود ا/ت رو ول کرد خودش رفت
*یه روز بعد*
ویو ا/ت
هر روز خون ریزی دارم شلوارم کاملا خونیه تیشرتمم کثیف شده داشتم از درد میمردم از دیشب هیچی هم نخورده بودم که جیمین اومد اما...
۳۱.۹k
۰۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.