رویای تو :) پارت ۱۵

رویای تو :) پارت ۱۵

دوتا خدمتکار رو صدا زد و چیزهایی بهشون گفت و مرخصشون کرد . برگشت سمت تهیونگ
کوک : دنبالم بیا
باهم به بیرون ویلا رفتن که شامل استخر ، محل استراحت ، فضای سبز بود
روی دوتا صندلی نشستن
دوتا خدمتکار اومدن و منتظر بودن که کارشونو شروع کنن .
کوک : رنگ آبی نفتی و قرمز چطوره ؟
اخم هاشو توی هم کشید جوری که انگار دردش اومده
ته : افتضاحه
کوک : خب .. باشه
شروع کرد به ورق زدن دفترچه ای که تمام رنگ های مورد علاقه ی کوک توش بود
کوک : مشکی و قرمز چطوره ؟
ته : خوبه . فقط موهام خراب نشه
کوک : چشم مستر ( پوکر )
ته : آفرین کوکی ( لبخند ملیح )
کوک : کوکی ؟
ته : اوهوم ، مگه نگفتی باید صمیمی بشیم ؟!
کوک : آره .. آره
رنگ و مدل موهاشونو به آرایشگر گفت و تهدید کرد که اگه موهاشون خراب بشه یه گلوله حرومش میکنه
بعد از ۲ ساعت کارشون تموم شد
راضی از موهاشون حرکت کردن به سمت عمارت جونگکوک . کوک می‌خواست به جیمین بگه که دیگه دوست پسر داره و دیگه حاضر نیست غرغر هاش رو تحمل کنه ...

ادامه دارد ...

عکس موهاشونو میزارم ♥️🖤