عشق خطر ناک من
دیدم بارانا هم وایساده یکم عصبی شدم ولی گفتم بیخیال ارزش نداره بهترین شب زندگیم رو خراب کنم رفتیم نشستیم روی صندلی که عاقد اومد
(علامت عاقد ؟)
؟ خانم ا/ت آیا حاضرید با آقای مین یونگی ازدواج کنید
&با ذوق گفتم بله که همه شروع کردن به دست زدن اما بارانا عصبی داشت نگامون می کرد اصلا بهش نگاه نکردم که حرصی شد و رفت دستشویی
؟ آقا یونگی آیا حاضرید خانم کیم ا/ت ازدواج کنید
+ بله
؟ تبریک میگم می تونید هم دیگه. رو ببوسید
&اصلا حواسم به این موضوع نبود از خجالت سرخ شده بودم که شوگا رو به عاقد کرد و گفت
+اصلا دوست ندارم الان همسرمو ببوسم شب خودمون خیلی خسته میشیم
&یکی زدم به شونه شوگا که با خنده گفت راست میگم
فلش بک به بعد از مراسم
&وقتی رفتیم خونه رفتم داخل اتاق آرایشم رو سریع پاک کردم انگار ۵ کیلو از وزنم کم شده بود موهام هم باز کردم
لباسم رو عوض کردم که شوگا اومد داخل نگام کرد و گفت
+ پرنسس امشب خیلی کار داریم رفتم سمتش که ازم فاصله گرفت و گفت
& شوگا امشب نه بزار واسه فردا
+ نه پرنسس .....................
بچه ها اگر اسمات رو می خواین بهم بگید براتون بفرستم
دوستون دارم 😘😘😘😘💋♥️
(علامت عاقد ؟)
؟ خانم ا/ت آیا حاضرید با آقای مین یونگی ازدواج کنید
&با ذوق گفتم بله که همه شروع کردن به دست زدن اما بارانا عصبی داشت نگامون می کرد اصلا بهش نگاه نکردم که حرصی شد و رفت دستشویی
؟ آقا یونگی آیا حاضرید خانم کیم ا/ت ازدواج کنید
+ بله
؟ تبریک میگم می تونید هم دیگه. رو ببوسید
&اصلا حواسم به این موضوع نبود از خجالت سرخ شده بودم که شوگا رو به عاقد کرد و گفت
+اصلا دوست ندارم الان همسرمو ببوسم شب خودمون خیلی خسته میشیم
&یکی زدم به شونه شوگا که با خنده گفت راست میگم
فلش بک به بعد از مراسم
&وقتی رفتیم خونه رفتم داخل اتاق آرایشم رو سریع پاک کردم انگار ۵ کیلو از وزنم کم شده بود موهام هم باز کردم
لباسم رو عوض کردم که شوگا اومد داخل نگام کرد و گفت
+ پرنسس امشب خیلی کار داریم رفتم سمتش که ازم فاصله گرفت و گفت
& شوگا امشب نه بزار واسه فردا
+ نه پرنسس .....................
بچه ها اگر اسمات رو می خواین بهم بگید براتون بفرستم
دوستون دارم 😘😘😘😘💋♥️
- ۸.۸k
- ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط