چند ماهیست که با خودم و احساسم کلنجار میروم تا

چند ماهیست که با خودم و احساسم کلنجار میروم تا
کمتر عاشقت باشم،
به تو فکر نکنم
و فراموشت کنم.
با تمام بدی هایی که از تو میگفتند نشد که نشد.
اما...
عشق قدیمی؟
از تو ممنونم برای ضربه آخرت.
چند شبی است که میخواهم کمی
فقط کمی دوستت داشته باشم...
اما‌...
نمیشود
که
نمیشود!!
دیدگاه ها (۱)

بیاییداین باربه جای سیگارچند نخشعر بهمتعارف کنیمبا فیلتر یا ...

هزار عهد بکردم که گِرد عشق نگردمهمی برابرم آید خیالِ روی تو ...

ما در گذر روزها مانده ایمروزها می گذرند با تکه های خالی در م...

یکی از روزهای چهل سالگیتدر میان گیر و دار زندگی ملال اورتلاب...

عزیزِ نزدیکِ من:ازت ممنونم برای اینکه خاطره ی زنده ی من هستی...

ازمایشگاه سرد

پارت : ۳۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط