تماس

#تماس

دست‌های من
پرده‌های هستی تو را از هم می‌گشاید
در برهنگیِ بیشتری می‌پوشاندت
اندام به اندام عریانت می‌کند
دست‌های من
و از پیکرت
پیکری دیگر می‌آفریند.

■ شاعر: #اکتاویو_پاز
ترجمه #احمد_شاملو
دیدگاه ها (۱۷)

من آنقدر با تو بوده امکه از بودن کنارِ دیگرانسردم میشود...! ...

به "دوست داشتنت" متهممبه این جرمافتخار می‌کنم و به فراموش نک...

و من منتظر تو خواهم ماند همچون کلبه ای تنها . . .تا دوباره م...

با ما به اعتمادِ سرودی ساز کنای همسایه‌ی درد... #احمد_شاملو

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

چپتر ۸ _ سایه های تارهوا سردتر از همیشه بود. باربارا با گلدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط