وقتی عاشق شوهر خواهرتی
وقتی عاشق شوهر خواهرتی
part⁶
جین: ا/ت من عاشق لیسا شدم
با اشک لب زدم: چیییی
جین: ا/ت چیشده چرا گریه میکنی نکنه لیسا دوستم نداره، یعنی ردم میکنه؟
ا/ت: اممممم نه نه اشکم از شوکه شدنه
سریع لب زدم: من با لیسا صحبت میکنم خبرشو بهت میدم خداحافظ
بعد حرفم سریع بلند شدم رفتم بیرون
رفتم تو ماشینو شروع کردم گریه کردن مگه بدتر از اینم هست، کسی که عاشقشم عاشق خواهرمه، کسی که عاشقشم نمیدونه چقدر دوستش دارم و بدتر از همه اینه که لیسا با اینکه میدونه من عاشق جینم قبول کنه درخواستشو، اونموقع داغون میشم
با حالی خراب ماشین و روشن کردمو حرکت کردم به سمت جایی که نمیدونستم کجاست
یهو به خودم امدم دیدم ساعت 1شبه و با چشمای خیس از اشک جلوی در خونم، ماشینو خاموش کردمو رفتم خونه همه خواب بودن اروم اروم رفتم اتاقمو تا صبح اشک ریختم
پرش زمانی به صبح
صبح بیدار شدم رفتم پایین برای صبحونه که با مامان رو به رو شدم
هایلیم(مامان ا/ت): ا/ت دیشب...
لایک شه؟
part⁶
جین: ا/ت من عاشق لیسا شدم
با اشک لب زدم: چیییی
جین: ا/ت چیشده چرا گریه میکنی نکنه لیسا دوستم نداره، یعنی ردم میکنه؟
ا/ت: اممممم نه نه اشکم از شوکه شدنه
سریع لب زدم: من با لیسا صحبت میکنم خبرشو بهت میدم خداحافظ
بعد حرفم سریع بلند شدم رفتم بیرون
رفتم تو ماشینو شروع کردم گریه کردن مگه بدتر از اینم هست، کسی که عاشقشم عاشق خواهرمه، کسی که عاشقشم نمیدونه چقدر دوستش دارم و بدتر از همه اینه که لیسا با اینکه میدونه من عاشق جینم قبول کنه درخواستشو، اونموقع داغون میشم
با حالی خراب ماشین و روشن کردمو حرکت کردم به سمت جایی که نمیدونستم کجاست
یهو به خودم امدم دیدم ساعت 1شبه و با چشمای خیس از اشک جلوی در خونم، ماشینو خاموش کردمو رفتم خونه همه خواب بودن اروم اروم رفتم اتاقمو تا صبح اشک ریختم
پرش زمانی به صبح
صبح بیدار شدم رفتم پایین برای صبحونه که با مامان رو به رو شدم
هایلیم(مامان ا/ت): ا/ت دیشب...
لایک شه؟
۹.۸k
۲۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.