عشق مشکی

عشق مشکی
51p

یک هفته بعد~~~
از زبان ا.ت:
حدودا یک هفته ای میشد که با تهیونگ قهر بودم

رفتم تو آشپزخونه و شروع کردم به غذا درست کردن
پیشبندمو بستم و کارمو شروع کردم

صدای بسته شدن در اومد دیدم تهیونگه پشتمو کردم طرفش و به غذا درست کردنم ادامه دادم
ته از پشت بغلم کرد

-ولم کن ته فکر کردی باهات آشتی میکنم!؟
+تهیونگ:تو غلط میکنی آشتی نکنی با من
-هه
+تهیونگ:خانمم ببخشید دیه
پوزخندم محکم تر شد

+تهیونگ:ا.ت آخر هفته عروسی دعوتیم عزیزم باید کلی به خودت برسی و برام خوشگل کنی درجریانی که!؟
-چه جالببب عروسی کیه اونوقت!؟
+تهیونگ:اممممممم عروسی منو تو!؟

-هه بچه شدی ما که زنو شوهریم
+تهیونگ:اون عروسی میدونم که به دلت ننشت می‌خوام جبرانش کنم
-عه

+تهیونگ:آره من نمیخوام طلاقت بدم ا.ت حاضری تا آخر عمرت ملکه قلب من بشی!؟
-اره دیونه از خدامه

تهیونگ محکم بغلم کرد
-ولی کارت یادم نرفته که چجوری برای ا.د گریه کردی

+تهیونگ:هیسسس
-نمیخوام
+تهیونگ:میگم هیس

تا خواستم صحبت کنم تهیونگ لباشو گذاشت رو لبام و عمیق میبوسید منم بیشتر به خودم
نزدیکش کردم و بیشتر لباشو بوسیدم
+تهیونگ:خیلی دوست دارم ا.ت
-من بیشتر از اون چیزی که فکر کنی دوستت دارم تهیونگ
پایان

امیدوارم خوشتون اومده باشع تو کامنتا نظر بدین
دیدگاه ها (۴۵)

بیاین بحرفیم حوصلم سررفتع 🌝🌚

عشق مشکی p50-تههههههه بخدا میکشمت خودم بزار خودشو بکشه ا.د خ...

عشق مشکی p49-پوووووف +تهیونگ:مشتاقیا بیب الان میرسیم دیگه دس...

love Between the Tides²⁰چند روز بعدا/ت با خودم فکر میکردم که...

love Between the Tides³⁰چند دقیقه بعد تهیونگ به سرعت رفتم سم...

love Between the Tides³⁸یک هفته بعد تهیونگرفتم کلاس تهیونگ:س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط