بغض تنهایی نشسته در گلو ، یادت بخیر
بغض تنهایی نشسته در گلو ، یادت بخیر
عاقبت من هم کنم با غصه خو،یادت بخیر
این که دارو بودی و بر زخم جانم مرهمی
میتوانم بگذرم !بی چشم و رو ،یادت بخیر
قول دادم بر دلم، دیگر نبینم روی تو
نه قراری و نه باشد گفتگو ، یادت بخیر
میشوم بی عاطفه ،مانند احساس خودت
گرم آغوش کسی هستی بگو ،یادت بخیر
جان من بشنو کلام آخرم وقت وداع!
آمدی بر تربتم ،هرگز نگو ،یادت بخیر
عاقبت من هم کنم با غصه خو،یادت بخیر
این که دارو بودی و بر زخم جانم مرهمی
میتوانم بگذرم !بی چشم و رو ،یادت بخیر
قول دادم بر دلم، دیگر نبینم روی تو
نه قراری و نه باشد گفتگو ، یادت بخیر
میشوم بی عاطفه ،مانند احساس خودت
گرم آغوش کسی هستی بگو ،یادت بخیر
جان من بشنو کلام آخرم وقت وداع!
آمدی بر تربتم ،هرگز نگو ،یادت بخیر
۶۰۱
۰۱ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.