فیک تهیونگ پارت ۲
انگار خدا منو برای درد کشیدن افریده
گفت خب برای احتیا ط گفتم اها ممنون لطف بزرگی بهم کردی و رفتم دست شویی و پد چ گذاشتمو اومدم بیرون کمکم خونریزیم داشت شدید میشد رفتم پیش همون پسره با دیدنش قلبم تند تر میزد یواش زدم رو شونش نگام کرد و گفت آه تویی !گفتم : آه من بابت اون اتفاق ممنونم چجور میتونم جران کنم ؟ و اینکه خیلی دوست دارم که با هم فرندز شیم 😅 قبول کیکنی ؟
یهو نگام کرد گفت : اوهوم حتما ، اسم من کیم تهیونگ هست و اینم دوست صمیم پارک جیمین یهو نگاه وشتم کردم یه پسر قد کوتا و تپل ، کیوت خوشگللل جوری که هر لحظه میخواستم قورتش بدم . یهو تهیونگ اونطرف رفت و گفت بشینم پیششونو ناهار بخورم با هاشون صمیمی شده بودم ساعت ۹ شب بود و مدرسه هم تعطیل شده بود رفتم خونه و خوابیدم ( ا،ت خیلی پولداره و خونه مجردیه مامان باباش دبی هستن )
شرط کامنت:۲۰
گفت خب برای احتیا ط گفتم اها ممنون لطف بزرگی بهم کردی و رفتم دست شویی و پد چ گذاشتمو اومدم بیرون کمکم خونریزیم داشت شدید میشد رفتم پیش همون پسره با دیدنش قلبم تند تر میزد یواش زدم رو شونش نگام کرد و گفت آه تویی !گفتم : آه من بابت اون اتفاق ممنونم چجور میتونم جران کنم ؟ و اینکه خیلی دوست دارم که با هم فرندز شیم 😅 قبول کیکنی ؟
یهو نگام کرد گفت : اوهوم حتما ، اسم من کیم تهیونگ هست و اینم دوست صمیم پارک جیمین یهو نگاه وشتم کردم یه پسر قد کوتا و تپل ، کیوت خوشگللل جوری که هر لحظه میخواستم قورتش بدم . یهو تهیونگ اونطرف رفت و گفت بشینم پیششونو ناهار بخورم با هاشون صمیمی شده بودم ساعت ۹ شب بود و مدرسه هم تعطیل شده بود رفتم خونه و خوابیدم ( ا،ت خیلی پولداره و خونه مجردیه مامان باباش دبی هستن )
شرط کامنت:۲۰
۴۷.۶k
۱۹ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.