فیک کوک قمار عشق پارت ۲
پارت ۲
از نگاه ترسا (تو دبیرستان)
باز این اسکلا اینجا جمع شدن هوووف
کی میشه من با دستای خودم این ستادای عقب افتاده خفه کنم...
اخه کدوم استاد روانی امتحان از سال قبل میگیره؟ امسال استاد جدید داریم شبیه این تازه به دوران رسیده هاست
به تمین که کنارم بود علامت دادم که تقلب برسونه ولی اون وضعش از منم خرابتر بود ، لیا و لیسا (دوتا شخصیت هستن که اصلا ربطی به بلک پینک و ایتزی نداره)هم از من خیلی دور بودن نمیتونستن تقبل بدن یهو یکی از پشت محکم کوبید رو کمرم برگشتم دیدم این پسره روانی تهیونگه
خواستم برگردم که گفت: تقلب میخوای؟
اصلا حوصله ی این پسره ی رومخو نداشتم ولی مجبور شدم بخاطر امتحان ازش تقلب بگیرم معلوم نیست که چه نقشه ی شومی تو اون کلشه....پسره ی عوضی
۱ هفته بعد
جواب امتحان استاد مشنگمون اومد
خدارو شکر رد نشدم هوووف داشتم با ذوق میرفتم پیش لیا تا جواب امتحانو نشونش بدم که یهو محکم خوردم به ی نرخر
کلمو بالا اوردم دیدم همون استاد مشنگمون (استاد جئون) با خشم داره منو نگاه میکنه
اییییش زشت انگار ارث باباشو خوردم
استاد جئون: خانم کیم مواظب خودتون باشین و بی زحمت جلوی پاتونو نگاه کنین نه تو اسمونا
حرصم گرفت گفتم: من دوست دارم تو اسمونا رو نگاه کنم ، بجای معذرت خواهی کردن دارین تیکه میندازین؟
استاد با خشم نگاهم کرد و گفت: لطفا معدب باشید خانم بعد با تنه بهم از کنارم رد شد
ایکبرییییییی(خودتی:/)
با لیا و لیسا قرار شد بریم بیرون بعد کلاس دور بزنیم
داشتم میرفتم سمت ماشینم که یهو ی ماشین مثل گاو از کنارم رد شد و هرچی اب تو خیابون بودو سرم ریخت
با داد گفتم:هوووی روانی چخبرته؟؟مگه سراوردی؟
ماشین اومد دنده عقب یهو دیدم استاد جئون هست یا خنده گفت: معذرت میخوام خانم
انقدر عصبی شدم که مطمئنا از گوشام و دماغم دود میاد بیرون.......
شرط کامنت:۳۰
از نگاه ترسا (تو دبیرستان)
باز این اسکلا اینجا جمع شدن هوووف
کی میشه من با دستای خودم این ستادای عقب افتاده خفه کنم...
اخه کدوم استاد روانی امتحان از سال قبل میگیره؟ امسال استاد جدید داریم شبیه این تازه به دوران رسیده هاست
به تمین که کنارم بود علامت دادم که تقلب برسونه ولی اون وضعش از منم خرابتر بود ، لیا و لیسا (دوتا شخصیت هستن که اصلا ربطی به بلک پینک و ایتزی نداره)هم از من خیلی دور بودن نمیتونستن تقبل بدن یهو یکی از پشت محکم کوبید رو کمرم برگشتم دیدم این پسره روانی تهیونگه
خواستم برگردم که گفت: تقلب میخوای؟
اصلا حوصله ی این پسره ی رومخو نداشتم ولی مجبور شدم بخاطر امتحان ازش تقلب بگیرم معلوم نیست که چه نقشه ی شومی تو اون کلشه....پسره ی عوضی
۱ هفته بعد
جواب امتحان استاد مشنگمون اومد
خدارو شکر رد نشدم هوووف داشتم با ذوق میرفتم پیش لیا تا جواب امتحانو نشونش بدم که یهو محکم خوردم به ی نرخر
کلمو بالا اوردم دیدم همون استاد مشنگمون (استاد جئون) با خشم داره منو نگاه میکنه
اییییش زشت انگار ارث باباشو خوردم
استاد جئون: خانم کیم مواظب خودتون باشین و بی زحمت جلوی پاتونو نگاه کنین نه تو اسمونا
حرصم گرفت گفتم: من دوست دارم تو اسمونا رو نگاه کنم ، بجای معذرت خواهی کردن دارین تیکه میندازین؟
استاد با خشم نگاهم کرد و گفت: لطفا معدب باشید خانم بعد با تنه بهم از کنارم رد شد
ایکبرییییییی(خودتی:/)
با لیا و لیسا قرار شد بریم بیرون بعد کلاس دور بزنیم
داشتم میرفتم سمت ماشینم که یهو ی ماشین مثل گاو از کنارم رد شد و هرچی اب تو خیابون بودو سرم ریخت
با داد گفتم:هوووی روانی چخبرته؟؟مگه سراوردی؟
ماشین اومد دنده عقب یهو دیدم استاد جئون هست یا خنده گفت: معذرت میخوام خانم
انقدر عصبی شدم که مطمئنا از گوشام و دماغم دود میاد بیرون.......
شرط کامنت:۳۰
۳۰.۵k
۱۹ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.