من هنوزم دچار چشماتم

من هنوزم دچار چشماتم
چیزی جز تو توو مغزِ پوکم نیست !
گرچه اسمت دیگه توو گوشیم و ؛
توو «فـرندای فیس بوکم» نیست !

عکست ُ احمقانه می بوسم
تو که احساسم ُ نمی فهمی !
حسم ُ وقت ِ دیدن ِ پسری ؛
که نمیشناسم ُ نمی فهمی !

وقتی «لایکش» میفته رو عکست
بی هوا پشت میز می لرزم !
وقتی لحنش صمیمی و گرم ِ ؛
وقتی میگه عزیـز .. می لرزم !

تک تکِ دوستات مشکوکن
پسرایِ مجرد خوشتیپ !
حتی اون آدمایی که رفتن
با یه دختر تووی « ریلیشن شیپ » !

گاهی دستم میره رو « دیوارت ‌» ؛
بنــویسم که دوستت دارم !
بنــویسم چقـدر بدبختم !
اما دستم میره به سیگارم !

از سرِ حوصله م که سُر خوردم !
از هوایِ ترانه افتادم !
« پروفایلت » تمومِ دنیامه
من به چک کردن تو معتادم !

گیر کردم میون دنیا و
زندگی مجازی مطلق !
من هنوزم دچار چشماتم
من بی کله ی خر احمق .. !
#احسان_رعیت
دیدگاه ها (۱)

حسین آقا، همسایه مون، می گفت :دلبر وقتی بچه بود خیلی خوشگل ب...

وسط یه بازار شلوغ ،خیلی اتفاقی چشمامون بهم قفل شد... پلک نزد...

وای از آن روز؛تو عاشق شوی و من معشوقپدری از تو در آرمکه خدا ...

- باید لب هایم را بردارم...ببرم...جایی پنهان کنم!!!مثلا در گ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط