scenario
درخواستی👀✨
تک پارتی
ژانر:اکشن ٬درام
شخصیت ها:کوک ٬ا/ت
شخصیت های فرعی:جیهون
علامت ها:
ا/ت:+
کوک:-
جیهون:£
(ویو ا/ت)
با دوباره نگاه کردن به کوکی شیرینش که حالا داشت حسابی حرص اون رو در میاورد بار دیگه ای نفس عمیقی کشید.... این پارتی اونقدرا هم که ا/د(دوست ا/ت) میگفت خوب نبود.... البته شاید دلیلش این بود که از اول تا اخر نگاهش روی جونگ کوکی شیرینش بود که دور و برش پر شده بود از دختر هایی که مدام درحال لاس زدن با معشوقه ی مخفیش بودن... این چیزی نبود که اون خوشش بیاد...! اصلا اون وجود داشت؟ پس چرا کوک حتی بهش نگاه هم نمیکرد!!
دیگه داشت کم کم کفرش از این همه بی توجهی در میومد....
با کنار گذاشتن جام شراب از جاش بلند شد تا بیرون بره و بتونه نفسی تازه کنه....
*کشیده شدن دستش توسط جیهون
£عووو کجا میری خوشگل خانم؟
ترس کمی وجودش رو فرا گرفته بود... ولی به خاطر کار های معشوقه ی مخفیش و سر دردی که داشت با لحن خسته ای لب زد:
+برو گم شو جیهون... حوصلتو ندارم
£چرا خانم خوشگله؟ نکنه کشتیات غرق شده؟؟؟
+جیهون ولم کننن... گفتم اعصاب ندارمممم
£خواست چیزی بگه که با کشیده شدن یقش به عقب حرفش رو فراموش کرد!
-داشتی چه غلطی میکردی؟! هوم؟؟
(ویو کوک)
چه پارتی کسل کننده ای.... از اول پارتی تا حالا هم که این کنه ها به من چسبیدم...دیگه حوصلم داره سر میره....
با چشمای شفافش اطراف رو نگاه کرد... یعنی اون کسی که از وقتی باهاش اشنا شده بود... بی صبرانه مجنونش شده بود؟! الان کجا میتونست باشه..!
با فکر کردن به صورت زیبای ا/ت... بی خبر از اینکه ا/ت هم اون رو به صورت مخفی دوست داره، سعی کرد توی جمعیت با نگاه کردن اون دختر شیرین دوست داشتنیش رو پیدا کنه .... و البته که کمی طول نکشید که دست دختر مورد علاقش رو میون دست های دوست دوران دبیرستانش جیهون دید!
با کنار زدن جمعیت بدون اصراف وقت پشت سر کسی انگار عاقبت خوبی امشب در انتظارش نبود وایساد و بعدش شنیدن صدای شیرین دخترترک زیباش که تقلا برای بیرون کشیدن دست زریفش از دست های عضلانی جیهون بود... با یک حرکت یقه ی دوست دوران دبیرستانش... که حالا کاملا مست شده بود رو از عقب کشید... و همین باعث شد تعادل دوستش به هم بخوره و توسط دست های کشیده ی جونگ کوک نگه داشته بشه و البته که باعث در حدقه لرزیدن چشم های شفاف دختر دوست داشتنیش هم شد!ولی برای جونگ کوک سخت بود؟!چون معلوم نبود که دخترک بیچاره از ترس چشماش در حدقه لرزید!... یا شاید هم از عشقی که به جونگ کوک داشت!!!! )
+کوک؟!
£هان چیه...؟! تو چی میگی!؟ یقه ی منو ول کن مرتیکه!!!
*حل دادن جونگ کوک £
-مرتیکه خودتی عوضیییی
*زدن مشت به صورت جیهون-
*پخش زمین شدن جیهون
تک پارتی
ژانر:اکشن ٬درام
شخصیت ها:کوک ٬ا/ت
شخصیت های فرعی:جیهون
علامت ها:
ا/ت:+
کوک:-
جیهون:£
(ویو ا/ت)
با دوباره نگاه کردن به کوکی شیرینش که حالا داشت حسابی حرص اون رو در میاورد بار دیگه ای نفس عمیقی کشید.... این پارتی اونقدرا هم که ا/د(دوست ا/ت) میگفت خوب نبود.... البته شاید دلیلش این بود که از اول تا اخر نگاهش روی جونگ کوکی شیرینش بود که دور و برش پر شده بود از دختر هایی که مدام درحال لاس زدن با معشوقه ی مخفیش بودن... این چیزی نبود که اون خوشش بیاد...! اصلا اون وجود داشت؟ پس چرا کوک حتی بهش نگاه هم نمیکرد!!
دیگه داشت کم کم کفرش از این همه بی توجهی در میومد....
با کنار گذاشتن جام شراب از جاش بلند شد تا بیرون بره و بتونه نفسی تازه کنه....
*کشیده شدن دستش توسط جیهون
£عووو کجا میری خوشگل خانم؟
ترس کمی وجودش رو فرا گرفته بود... ولی به خاطر کار های معشوقه ی مخفیش و سر دردی که داشت با لحن خسته ای لب زد:
+برو گم شو جیهون... حوصلتو ندارم
£چرا خانم خوشگله؟ نکنه کشتیات غرق شده؟؟؟
+جیهون ولم کننن... گفتم اعصاب ندارمممم
£خواست چیزی بگه که با کشیده شدن یقش به عقب حرفش رو فراموش کرد!
-داشتی چه غلطی میکردی؟! هوم؟؟
(ویو کوک)
چه پارتی کسل کننده ای.... از اول پارتی تا حالا هم که این کنه ها به من چسبیدم...دیگه حوصلم داره سر میره....
با چشمای شفافش اطراف رو نگاه کرد... یعنی اون کسی که از وقتی باهاش اشنا شده بود... بی صبرانه مجنونش شده بود؟! الان کجا میتونست باشه..!
با فکر کردن به صورت زیبای ا/ت... بی خبر از اینکه ا/ت هم اون رو به صورت مخفی دوست داره، سعی کرد توی جمعیت با نگاه کردن اون دختر شیرین دوست داشتنیش رو پیدا کنه .... و البته که کمی طول نکشید که دست دختر مورد علاقش رو میون دست های دوست دوران دبیرستانش جیهون دید!
با کنار زدن جمعیت بدون اصراف وقت پشت سر کسی انگار عاقبت خوبی امشب در انتظارش نبود وایساد و بعدش شنیدن صدای شیرین دخترترک زیباش که تقلا برای بیرون کشیدن دست زریفش از دست های عضلانی جیهون بود... با یک حرکت یقه ی دوست دوران دبیرستانش... که حالا کاملا مست شده بود رو از عقب کشید... و همین باعث شد تعادل دوستش به هم بخوره و توسط دست های کشیده ی جونگ کوک نگه داشته بشه و البته که باعث در حدقه لرزیدن چشم های شفاف دختر دوست داشتنیش هم شد!ولی برای جونگ کوک سخت بود؟!چون معلوم نبود که دخترک بیچاره از ترس چشماش در حدقه لرزید!... یا شاید هم از عشقی که به جونگ کوک داشت!!!! )
+کوک؟!
£هان چیه...؟! تو چی میگی!؟ یقه ی منو ول کن مرتیکه!!!
*حل دادن جونگ کوک £
-مرتیکه خودتی عوضیییی
*زدن مشت به صورت جیهون-
*پخش زمین شدن جیهون
۵.۶k
۳۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.