اولین بار
&اولین بار&
پارت۲
ویو یونگی:
باورم نمیشه کراشم بهم گفت برم نوار بهداشتی بگیرم خیلی خوشحال بودم که تونسته بهم اعتماد کنه
براش خریدم و رفتم خونه
—برات خریدم
+مرسی
نایلون رو گرفتم و رفتم دستشویی و بعد از انجام کارهای مورد نیاز اومدم بیرون شکمم همچنان درد می کرد روی تخت دراز کشیدم که در اتاقم زده شد
—منم اجازه هست؟
+آره
یونگی با یه کیسه آب گرم وارد اتاق شد
—برات کیسه آب گرم آوردم
+آهان مرسی
دستم و دراز کردم که بگیرمش
—میشه خودم بزارم روی شکمت
+ها؟
—لطفا
+باش
یونگی اومد نشست کناره تخت و کیسه ی آب گرم رو گذاشت روی شکمم
—می خواستم یه چیزی بگم
+چی؟
—من می خوام از یکی خواستگاری کنم به نظرت کجا خیلی خوبه؟
+کناره ساحل حالا کی هست؟
—بعدا می فهمی
+اوکی
ناراحت شده بودم چون من یونگی رو دوست داشتم و می خواستم بعداً بهش بگم ولی خوب یکی دیگه رو دوست داره پس بهش جایی که خودم دوست داشتم اونجا ازم خواستگاری کنه رو پیشنهاد دادم
ادامه دارد...
پارت۲
ویو یونگی:
باورم نمیشه کراشم بهم گفت برم نوار بهداشتی بگیرم خیلی خوشحال بودم که تونسته بهم اعتماد کنه
براش خریدم و رفتم خونه
—برات خریدم
+مرسی
نایلون رو گرفتم و رفتم دستشویی و بعد از انجام کارهای مورد نیاز اومدم بیرون شکمم همچنان درد می کرد روی تخت دراز کشیدم که در اتاقم زده شد
—منم اجازه هست؟
+آره
یونگی با یه کیسه آب گرم وارد اتاق شد
—برات کیسه آب گرم آوردم
+آهان مرسی
دستم و دراز کردم که بگیرمش
—میشه خودم بزارم روی شکمت
+ها؟
—لطفا
+باش
یونگی اومد نشست کناره تخت و کیسه ی آب گرم رو گذاشت روی شکمم
—می خواستم یه چیزی بگم
+چی؟
—من می خوام از یکی خواستگاری کنم به نظرت کجا خیلی خوبه؟
+کناره ساحل حالا کی هست؟
—بعدا می فهمی
+اوکی
ناراحت شده بودم چون من یونگی رو دوست داشتم و می خواستم بعداً بهش بگم ولی خوب یکی دیگه رو دوست داره پس بهش جایی که خودم دوست داشتم اونجا ازم خواستگاری کنه رو پیشنهاد دادم
ادامه دارد...
- ۳.۷k
- ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط