عشق بی نهایت جونگ کوک پارت ۱۰
پارت دهم
#می چا
از حموم که در اومدم یادم افتاد حوله برنداشتم هر چقدر هم جیا رو صدا کردم جواب نداد که نداد با هر بدبختی بود لباس پوشیدم متوجه شدم جیا نیست کلی بهش زنگ زدم ولی جواب نداد نمیدونستم باید چیکار کنم حسابی نگران بودمو فقط دور خودم میچرخیدم تصمیم گرفتم یه بار دیگه بهش زنگ بزنم بعد چهار بوق برداشت قبل از اینکه بزارم حرفی بزنه به باد فحش گرفتمش و هر چی اشک از نگرانی براش ریخته بودمو حالا فحش کردم و گفتم ولی یهو صدای جیمین شنیدم که میگفت می چا شی آروم باش من جیمین هستم ما جیا رو چند متر اونطرف تر از خوابگاه پیدا کردیم که ضعف رفته بود خودتو برسون به خوابگاه
نفهمیدم چه طوری لباس پوشیدم و خودمو رسوندم خوابگاه پسرا وقتی در زدم جیمین درو باز کرد تا چشمم به جیا افتاد کلا متوجه نبودم اطرافم چی میگذره بدو بدو رفتم سمتشو بغلش کردم جوری که انگار ۳،۴ سال بود که ندیده بودمش با اینکه فقط ۲،۳ ساعت بود زدم زیر گریه که یهو چشمم به کوک اوفتادچند دقیقه همینطوری بهم نگاه میکردیم
فلش بک به اون موقعه ای که می چا به جیا زنگ میزنه
#کوک
گوشی جیا زنگ خورد جیمین گوشی رو برداشت و گذاشت رو اسپیکر و میخواست حرف بزنه که می چا شروع کرد به فوش دادن
داشتیم از خنده میترکیدیم که جیمین جمعش کرد و گفت:می چا شی جیا غش کرده ما یکم دورتر از خوابگاه پیداش کردیم زود خودتو برسون خوابگاه بعد این حرف جیمین با داد گفت: ببببااااااااششششششششهه و قطع کرد منم از خوشحالی رفتم تو اتاقم و نمیدونستم چیکار کنم وای خدای من دوباره میتونم می چا رو ببینم
پایان فلش بک
#می چا
اعضا رفتن تا ما بتونیم راحت حرف بزنیم
می چا:دختر تو چت شده چرا یهو غیبت زد؟
جیا:هیچی فقط یاد اون حرف تیهونگ افتادم که گفت "لیدرمون عاشق شده" و بغضم گرفت هوای اتاقم داشت خفم میکرد به خاطر همین زدم بیرون
تو دلم گفتم ای کاش نامجون هم همینقدر جیا رو دوست داشت به فکرم رسید که به نامجون بگم که جیا با بقیه آرمی ها فرق داره و اون بیش از حد تو رو دوست داره
جیا:میگم می چا دیگه بریم خیلی به اعضا زحمت دادیم میدونی اگه آرمی های دیگه بفهمن زنده به گورمون میکنن
می چا:باشه بریم
رفتید داخل حیاط به جیا گفتم خداحافظی کردی برو یه لحظه بیرون وایستا اگه دوباره غش نمیکنی
جیا:باشه
خداحافظی کرد و رفت بیرون منم خدافظی کردم و وقتی به نامجون رسیدم بهش گفتم :میشه یه لحظه بیای اینور میخوام بهت یه چیزی بگم نامجون:باشه
#می چا
از حموم که در اومدم یادم افتاد حوله برنداشتم هر چقدر هم جیا رو صدا کردم جواب نداد که نداد با هر بدبختی بود لباس پوشیدم متوجه شدم جیا نیست کلی بهش زنگ زدم ولی جواب نداد نمیدونستم باید چیکار کنم حسابی نگران بودمو فقط دور خودم میچرخیدم تصمیم گرفتم یه بار دیگه بهش زنگ بزنم بعد چهار بوق برداشت قبل از اینکه بزارم حرفی بزنه به باد فحش گرفتمش و هر چی اشک از نگرانی براش ریخته بودمو حالا فحش کردم و گفتم ولی یهو صدای جیمین شنیدم که میگفت می چا شی آروم باش من جیمین هستم ما جیا رو چند متر اونطرف تر از خوابگاه پیدا کردیم که ضعف رفته بود خودتو برسون به خوابگاه
نفهمیدم چه طوری لباس پوشیدم و خودمو رسوندم خوابگاه پسرا وقتی در زدم جیمین درو باز کرد تا چشمم به جیا افتاد کلا متوجه نبودم اطرافم چی میگذره بدو بدو رفتم سمتشو بغلش کردم جوری که انگار ۳،۴ سال بود که ندیده بودمش با اینکه فقط ۲،۳ ساعت بود زدم زیر گریه که یهو چشمم به کوک اوفتادچند دقیقه همینطوری بهم نگاه میکردیم
فلش بک به اون موقعه ای که می چا به جیا زنگ میزنه
#کوک
گوشی جیا زنگ خورد جیمین گوشی رو برداشت و گذاشت رو اسپیکر و میخواست حرف بزنه که می چا شروع کرد به فوش دادن
داشتیم از خنده میترکیدیم که جیمین جمعش کرد و گفت:می چا شی جیا غش کرده ما یکم دورتر از خوابگاه پیداش کردیم زود خودتو برسون خوابگاه بعد این حرف جیمین با داد گفت: ببببااااااااششششششششهه و قطع کرد منم از خوشحالی رفتم تو اتاقم و نمیدونستم چیکار کنم وای خدای من دوباره میتونم می چا رو ببینم
پایان فلش بک
#می چا
اعضا رفتن تا ما بتونیم راحت حرف بزنیم
می چا:دختر تو چت شده چرا یهو غیبت زد؟
جیا:هیچی فقط یاد اون حرف تیهونگ افتادم که گفت "لیدرمون عاشق شده" و بغضم گرفت هوای اتاقم داشت خفم میکرد به خاطر همین زدم بیرون
تو دلم گفتم ای کاش نامجون هم همینقدر جیا رو دوست داشت به فکرم رسید که به نامجون بگم که جیا با بقیه آرمی ها فرق داره و اون بیش از حد تو رو دوست داره
جیا:میگم می چا دیگه بریم خیلی به اعضا زحمت دادیم میدونی اگه آرمی های دیگه بفهمن زنده به گورمون میکنن
می چا:باشه بریم
رفتید داخل حیاط به جیا گفتم خداحافظی کردی برو یه لحظه بیرون وایستا اگه دوباره غش نمیکنی
جیا:باشه
خداحافظی کرد و رفت بیرون منم خدافظی کردم و وقتی به نامجون رسیدم بهش گفتم :میشه یه لحظه بیای اینور میخوام بهت یه چیزی بگم نامجون:باشه
۲۳.۹k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.