عشق بی نهایت جونگ کو ک پارت ۱۱
پارت یازدهم
داشتیم میرفتیم که چشمم افتاد به کوک سرخ سرخ شده بود ولی من بهش یه چشمک زدمو از خجالت سرمو برگردوندم رسیدیم کنار دیوار
می چا: ببین جیا بیش از حد دوست داره اون با همه ی آرمی ها فرق داره اون موقع که غش کرده بود بخاطر این بود که ما دیروز صبح داخل سرویس بهداشتی بودیم که تیهونگ بلند گفت فکر کنم لیدرمون عاشق شده
جیا هم فکرش درگیر بود و اومده بیرون که غش میکنه
فقط میخوام بگم اگه میشه فکراتو بکن اون واقعا دختر خیلی خوبیه
نامجون: راستشو بخوای منم از جیا خوشم اومده انگار با همه ی آرمی ها فرق داره ولی من نمیدونم چطوری بهش بگم و نمیدونم که اون چطور دختریه
می چا:وای چقدر خوب خب من هر کاری از دستم بر بیاد انجام میدم تا شما همش با هم قرار بزارید تا بهش بگی که دوسش داری و تو این مدت جیا رو خوب بشناسی
نامجون :باشه خیلی ممنون حالا برو تا جیا شک نکرده
دوباره از اعضا خداحافظی کردم و رفتم پیش جیا که یهو گفت :دختر چقدر طول کشید چیکار میکردی؟
می چا :هیچی حالا ولش بیا بریم از فردا کلاسامون شروع میشه باید بریم خوب تمرین کنیم
رفتیم خوابگاه و به نامجون پیام دادم :سلام سوکجینی می چا ام می خواستم بگم اولین قرارتون کی باشه
پیام داد:سلام نمیدونم فردا چطوره؟
می چا:باشه فردا میریم کافه نزدیک دانشگاه بعدش من یه جورایی از اونجا میرم تا شما تنها باشین
نامجون:باشه ممنون
شب شده بود
می چا:بچه بگی بخواب فردا روز خسته کننده ای هستش مطمعنم
جیا:باشه
دراز کشیدم برقا هنوز روشن بود
می چا: برقو خاموش کن
جیا : من نه خودت پا شو
که یهو دمپایی مو برداشتمو محکم پرت کردم و برق رو خاموش کردم و گفتم بیا کاری داشت و خوابیدیم
صبح شد جیا رو بلندم کردم به زور رفت صورتشو شست
می چا:دختر موهاتو باز بزار یه عطر خوش بو هم بزن بعد کلاس میریم کافه نزدیک دانشگاه
جیا:باشه شما فقط دستور بده
رفتیم سر کلاس ........
#جیا
کلاس تموم شد با می چا اومدیم بیرون و رفتیم سمت کافه من نشستم که می چاگفت من میرم سرویس بهداشتی الان میام وقتی می چا رفت گارسون رو صدا زدم که یهو یکی اومد جلوم نشست اول تعجب کردم ولی بعدش با خونسردی گفتم :آقای محترم اینجا جای یکی دیگه ست لطفا پاشید که یهو سرشو آورد بالا و دیدم نامجون هست
داشتیم میرفتیم که چشمم افتاد به کوک سرخ سرخ شده بود ولی من بهش یه چشمک زدمو از خجالت سرمو برگردوندم رسیدیم کنار دیوار
می چا: ببین جیا بیش از حد دوست داره اون با همه ی آرمی ها فرق داره اون موقع که غش کرده بود بخاطر این بود که ما دیروز صبح داخل سرویس بهداشتی بودیم که تیهونگ بلند گفت فکر کنم لیدرمون عاشق شده
جیا هم فکرش درگیر بود و اومده بیرون که غش میکنه
فقط میخوام بگم اگه میشه فکراتو بکن اون واقعا دختر خیلی خوبیه
نامجون: راستشو بخوای منم از جیا خوشم اومده انگار با همه ی آرمی ها فرق داره ولی من نمیدونم چطوری بهش بگم و نمیدونم که اون چطور دختریه
می چا:وای چقدر خوب خب من هر کاری از دستم بر بیاد انجام میدم تا شما همش با هم قرار بزارید تا بهش بگی که دوسش داری و تو این مدت جیا رو خوب بشناسی
نامجون :باشه خیلی ممنون حالا برو تا جیا شک نکرده
دوباره از اعضا خداحافظی کردم و رفتم پیش جیا که یهو گفت :دختر چقدر طول کشید چیکار میکردی؟
می چا :هیچی حالا ولش بیا بریم از فردا کلاسامون شروع میشه باید بریم خوب تمرین کنیم
رفتیم خوابگاه و به نامجون پیام دادم :سلام سوکجینی می چا ام می خواستم بگم اولین قرارتون کی باشه
پیام داد:سلام نمیدونم فردا چطوره؟
می چا:باشه فردا میریم کافه نزدیک دانشگاه بعدش من یه جورایی از اونجا میرم تا شما تنها باشین
نامجون:باشه ممنون
شب شده بود
می چا:بچه بگی بخواب فردا روز خسته کننده ای هستش مطمعنم
جیا:باشه
دراز کشیدم برقا هنوز روشن بود
می چا: برقو خاموش کن
جیا : من نه خودت پا شو
که یهو دمپایی مو برداشتمو محکم پرت کردم و برق رو خاموش کردم و گفتم بیا کاری داشت و خوابیدیم
صبح شد جیا رو بلندم کردم به زور رفت صورتشو شست
می چا:دختر موهاتو باز بزار یه عطر خوش بو هم بزن بعد کلاس میریم کافه نزدیک دانشگاه
جیا:باشه شما فقط دستور بده
رفتیم سر کلاس ........
#جیا
کلاس تموم شد با می چا اومدیم بیرون و رفتیم سمت کافه من نشستم که می چاگفت من میرم سرویس بهداشتی الان میام وقتی می چا رفت گارسون رو صدا زدم که یهو یکی اومد جلوم نشست اول تعجب کردم ولی بعدش با خونسردی گفتم :آقای محترم اینجا جای یکی دیگه ست لطفا پاشید که یهو سرشو آورد بالا و دیدم نامجون هست
۲۰.۰k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.