قناری سار بلبل پر پرستو پر کبوتر پر

قناری، سار، بلبل پر، پرستو پر، کبوتر پر
خزان‌سوز است باغ دل؛ هرآن گل نازنين‌تر پر

من و حسرت‌نشينی‌ها، من و اين سخت‌جانی‌ها
تو از دلبستگی‌ها پر، تو تا يک آسمان پر، پر

تمام زندگی تکرار يک کوچ است، يک پرواز
تمام زندگی تکرار يک گل، يک گل پرپر

تو و چون گل شکفتن‌ها، تو و تا اوج رفتن‌ها
من و خارِ جنون در دل، من و تير خطر در پر

تمام سينه‌سرخان روی بال خويش می‌بردند
تو را وقتی که زخم يک کبوتر داشتی در پر

چه‌می‌خواهی دگر از من بگير و يک جنون بشکن
اگر آيينه، آيينه، اگر دل، دل، اگر پر، پر

من از افسانه‌ی موهومِ دل بايست می‌خواندم
که در اسطوره‌ی آتش، سياوش پر، سمندر پر

هميشه قسمتم اين کنجِ محنت نيست، می‌دانم
به سوی چشم‌هايت می‌گشايم روزی آخر پر...

#محمدحسین_بهرامیان
دیدگاه ها (۰)

#عکس_نوشته

ای تکیه گاه و پناهزیباترین لحظه هایپرعصمت و پر شکوهتنهایی و ...

هیاهوی غریب و مبهمی پیچیده درجانمپرم ازحس دلگیری که نامش را ...

#یاشار_عبدالملکی مهم نیست که شانه هایت تجسم است،و آغوشت خیال...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط