هیاهوی غریب و مبهمی پیچیده درجانم
هیاهوی غریب و مبهمی پیچیده درجانم
پرم ازحس دلگیری که نامش را نمیدانم
تو اقیانوس سرشار از تلاطم های آرامی
ومن دریاچهٔ اشکی که دایم روبه طغیانم
بزن نی بازغوغا کن.بزن دف شوربرپا کن
به هرسوزی بگریانم به هرسازی برقصانم
ببین آیینه وار از حس تصویر تو لبریزم
تو آرامی من آرامم، پریشانی پریشانم
اگرشعری نوشتم رونویسی ازنگاهت بود
که این دیوانگیهارامن ازچشم تو میخوانم
#سیده_تکتم_حسینی
پرم ازحس دلگیری که نامش را نمیدانم
تو اقیانوس سرشار از تلاطم های آرامی
ومن دریاچهٔ اشکی که دایم روبه طغیانم
بزن نی بازغوغا کن.بزن دف شوربرپا کن
به هرسوزی بگریانم به هرسازی برقصانم
ببین آیینه وار از حس تصویر تو لبریزم
تو آرامی من آرامم، پریشانی پریشانم
اگرشعری نوشتم رونویسی ازنگاهت بود
که این دیوانگیهارامن ازچشم تو میخوانم
#سیده_تکتم_حسینی
۹۵.۵k
۳۰ آبان ۱۴۰۰